۶/۰۷/۱۳۹۴

افراطیت؛ چالش ها و راهکارها



افراطیت؛ چالش ها و راهکارها
پیشینه ی افراطیت
 ریشه ها و روش های افراطیت برگشت به زمان های اولیه ی اسلام دارد؛ در زمان بنی امیه به نسبت کشمکش های سیاسی مباحث اعتقادی کم تر مورد توجه بود اما در زمان خلفای عباسی مباحث کلامی و اعتقادی خیلی داغ بود از عباسیان، مامون 218 ـ 198 ق. - و معتصم 227 ـ 218 ق. - معتزله را که نسبتا در حوزه عقاید، اهل تسامح بودند، مورد حمایت و تشویق قرار می دادند؛ اما از زمان متوکل 247 ـ 232 ق. -  رفتارها نسبت به مباحث اعتقادی تغییر یافت،  یک گروهی بنام «اهل حدیث» پیدا شدند که دقیقا در مقابل گروه های خردگرا ایستادند، که بدبختانه توسط حکومت عباسی تقویت گردیدند، معتزله و شیعه که گرایش اعتدالی به عقل داشتند در مقابل این دسته قرار گرفت، مباحث عقلی ضعیف گردید، سخت گیری و تعصب بر ضد گروه های معتزله و شیعه زیادتر شد در عهد القادر باالله 422 ـ 381 ق. -  با انحصار در مذهب رسمی تصویب شده به حد اعلی رسید.
طبق نوشته ی مورخ نامدار اسلام ابن جوزی در زمان القادر باالله نامه ی بر پایه ی اعتقادات ابوالحسن اشعری 324 ـ 260 ق. تنظیم شد و  به «الاعتقادات القادری» مسمی گردید و فقهایی چندی نیز در ذیل آن مهر کردند و شهادت دادند که این اعتقاد صحیح مسلمانان است غیر آن همه کفر است و باطل. در یک قرن بعد رساله ای به زبان فارسی در سمرقند از طرف بزرگان سمرقند تحریر یافت که عقاید اهل سنت و جماعت را در آن بیان کرده بودند و ماموران حکومتی را ملزم کردند تا این عقاید را به اجرا بگذارند.
 ولی دست مایه ی همه این جریان های افراطی الگوگیری از آموزه های اهل حدیث بود که در هر زمانی به یک نوعی به منصه ی ظهور رسید که  بعد ها در اندیشه احمد ابن حنبل انعکاس پیدا کرد، احمد بن حنبل در حوزه معارف و احکام شرعی تنها نصوص دینی را منبع و ماخذ محسوب می کرد هر چه متون دینی تقاضا می کرد او بدون تاویل و توجیه عقلانی می پذیرفت؛ در قرون هفتم و هشتم هجری ابن تیمیه حرانی 728 ـ 661 ق به واکاوی و تحقیق در اندیشه ی احمد بن حنبل پرداخت. او کتاب هایی در زمینه های مختلف اسلامی با رویکرد افراطی به نوشت؛ «تعارض عقل و نقل» از جمله کتبی است به زعم خودش عقل را طرد و نفی کرده است، او اندیشمندانی چون فخر رازی  و ابوحامد غزالی را مورد انتقاد قرار داد که این ها به امور عقلی بها داده و منزلت شرع را پایین آورده اند.
نظریات افراطی ابن تیمیه مورد مخالفت سرسختانه اندیشمندان مسلمان واقع شد، اندیشه هایی او نقد و نفی گردید و این سبب شد که سختی ها و رنج هایی زیادی را او متحمل گردد و مدتی هم زندانی شد.
در سده دوازدهم هجری محمد بن عبدالوهاب 1206 ـ 1115 ق. در حجاز از ادامه دهنده گان راه افراطیت است او در حقیقت راه ابن تیمیه حرانی را در پیش گرفت و به ترویج عقاید او پرداخت، تعالیم  و اندیشه هایی او نیز مثل تفکر ابن تیمیه از دین اسلام به دور بود و جز ارمغان خشونت و قشریگری، سودی دیگری نداشت، از این خاطر واکنش های منفی جهان اسلام را برانگیخت حتی در حالاتش نوشته اند که ترویج افراطیت موجب  صدور قتل او گردید، اما او از این حکم به یک نحوی جان به سلامت برد و با محمد بن سعود بزرگ آل سعود تعهد کرد و زمینه پیاده شدن باورهایی خویش را در سرزمین عربستان فراهم کرد.
چالش ها
هنوز هم این جریان افراطی در قالب ها و قواره های مختلفی در جامعه اسلامی قد می کشند؛ القاعده، طالبان، بوکوحرام، داعش... از این جریان هایی است که برداشت های سخت گیرانه ی را از دین و شریعت دارند که بدبختانه پیامدها و چالش های مخربی را به دنبال دارد.
الف: ارایه چهره خشن از دین
  دین مجموعه در هم تنیده از مسایل مختلف اجتماعی، سیاسی و فرهنگی است که نظر به محیط و جغرافیا، زمان و مکان باید تطبیق گردد؛ بازگشت به آموزه های صدر اسلام «طابق النعل باالنعل» را با شرایط فعلی مشکل آفرین و بحران زاست، افراطیت بر همان مبنای نصوص دینی بسنده میکنند، از نظر آنها اجتهاد در شرع وجود ندارد، دخالت عقل و تطبیق شریعت با شرایط فعلی موجب کفر  و غیر قابل پذیرش است. از نظر افراطیون جهاد در شرایط فعلی واجب است و این وجوب جهاد ابتدایی برداشت ناقصی است که از قرآن کریم صورت گرفته، در قرآن دو نوع آیات در باره جهاد وجود دارند: آیاتی که به طور مطلق برای جهاد آمده . آیاتی که مقید آمده و مربوط به جهاد دفاعی است؛ برداشت های سنتی از جهاد در قرآن این است آیات جهاد به طور مطلق ناسخ آیات مقید است؛ اما بیشتر محققین آیات جهاد دفاعی را مقید جهاد ابتدایی دانسته اند که در نتیجه جهاد در اسلام دفاعی است نه ابتدایی؛ گذشته از این مسایل، غزوات و جهاد در صدر اسلام همه دفاعی بوده نه ابتدایی. که این بحث مجال جداگانه می طلبد.
ب: ارایه چهره خشن و غیر قابل انعطاف از دین اسلام
از روزی که جریان های تکفیری و افراطی با امکانات عصری مجهز شده اند دایم به خون و خشونت، و به یک گروه تمام عیار استبدادی تبدیل شده، نه تنها از نظر این ها غیر مسلمانان مهدورالدم هستند بلکه مذاهب اسلامی معتدل نیز از این حکم مستثنی نیستند، در چند دهه اخیر فجایع و کشتار هایی زیادی را به نام اسلام انجام داده اند، کشتار فجیعانه 5000 هزار نفر در یازدهم سپتامبر در آمریکا، کشتارهایی انفجاری و انتحاری در عراق، شام، افغانستان، پاکستان و ... همه و همه از خشونت هایی است که این جریان به نام اسلام انجام داده اند.
ج: زمینه سازی توهین به ساحت مقدس پیامبر گرامی اسلام
گرچه فعلا این جریان تحث اثر مستقیم یا غیر مستقیم استخبارات غرب و اسراییل قرار دارد، اما در اصل، همین افراطیون سبب شده که بعضی از کاریکاتورهای دنمارکی، فرانسوی به ساحت مقدس پیامبر اسلام ص اهانت کنند، چون مطابق تبلیغ رسانه هایی غربی القاعده و داعش از اسلام گرایان اصلی هستند و این ها از دین اسلام نماینده گی می کنند. و این بهانه شد که این ها توهین ها و گستاخی ها  را علیه آخرین پیام آور الهی روا دارند.
د: داعش  در صدد نابودی اسلام
داعش با تمام جنایات و خشونت هایی عریانش در صدد این است که دین و تمدن اسلامی را نابود کند، دست هایی پشت پرده ی وجود دارند که با این بهانه بتوانند تمدن اسلام را محو کنند، از ترقی و پیشرفت این شریعت سماوی جلوگیری نمایند؛ داعش با نسبت دادن اعمال زشت و غیر انسانی شان به اسلام، مستقیما به دین اسلام ضربه می زند، می خواهد به دنیا بفهماند که تمام سربریدن ها، کشتن ها و زنده زنده سوزاندن ها همه در دین اسلام وجود دارد؛ در حال که هیچ گونه مستندی از اسلام ندارند، قرآن در باره کفاری که به مسلمین پناه می برند دستور پناه داده. در متون اصیل دین اسلام، به مسلمین دستور داده شده که با کفار که در سرزمین مسلمانان هستند با تعهد که می بندند مسلمانان کاری به کار آنها نداشته باشند؛ اما داعش نه تنها به غیر مسلمانان رحمی ندارند بلکه با شخص مسلمان را زنده سوزانیدند. جگر یک سرباز سوریه را یک عضو داعش به دندان می زد، و انواع خشونت های فجیع انسانی که از سایت های اجتماعی به اشتراگ می گذارند.
راهکارها
افراطیت بزرگترین مشکل در جهان اسلام است نه تنها در جهان اسلام بلکه در سطح جهان یک خطر جدی فراروی دنیا است. امروز داعش یک مشکل سیاسی نیست بلکه به یک بحران انسانی تبدیل شده که برای پیش گیری از رشد این ها باید راهکارهایی مشخصی را حکومت ها در نظر بگیرند.
الف: اتحاد جهان اسلام
آن چه که امروز بسیار درد آور است این است که کشورهای جهان اسلام به نسبت عوامل و گرایش های مختلفی از هم دور شده اند، اختلاف، انشقاق و نفاق ها به شدت در حال جریان است. اگر کشورهای جهان اسلام باهم همسو و همگام باهم حرکت می کردند هیچ جریان و تفکر درونی و بیرونی نه می توانست داخل جهان اسلام رخنه کند؛ داعش، القاعده و تمام جریان هایی تکفیری به یک نحوی از پشتیبانی بیرونی برخوردارند که با استفاده از دین و شریعت در کشورهای اسلامی نفوذ می کنند و تا ممالک اسلامی درگیر جنگ و ناامنی باشد و از طرفی، روند رو به رشد دین اسلام گرفته شود، بدبختانه سیاستمداران و کارگزارن حکومتی در این باره فکری هم نه کرده اند.
ب: موضع گیری روشن علما و دانشمندان اسلامی
گرچه علما و دانشمندان جهان اسلام به طور پراکنده در برابر افراطیت موضع گیری هایی داشته اند اما این موضع گیری ها به هیچ وجه تمام و کمال نبوده، به خاطر که این واکنش ها رسمی و به نمایندگی از کل جهان اسلام نبوده فقط عده ی وابسته یک ارگان و یک حداقل یک مجمتع فرهنگی یک کانفرانسی را ترتیب داده و از بعض از دانشمندان نیز خواسته اند که در این فراخوان اشتراک بکنند و در اخیر هم یک اعلامیه ی را صادر کرده اند.
ج: استحکام مرزها
همان قسم که آوردیم جریان های افراطی بیشتر از بیرون کشورهای اسلامی وارد مرزهای کشورهای اسلامی شده اند بعد با ابزار قرار دادن دین از داخل کشورهایی اسلامی حامیانی را پیدا می کنند، اما اگر با اتحاد و اتفاق کشورهای اسلامی، حدود و ثغور کشورهای اسلامی مستحکم شود جلو نفوذ این گروه ها گرفته می شود.
نتیجه: افراطیت که امروز با عناوین مختلف در جهان مشکل آفرین شده باید یک نسخه ی کاملی برای مبارزه با این گروه تنظیم گردد، ادعاهای مبارزه با تروریزم بین المللی از طرف آمریکا و متحدانش بیشتر شبیه بازی موش و گربه هست تا یک مبارزه واقعی؛ کشورهای جهان اسلام باید خودشان این معضل و این بحران را حل کنند.

هیچ نظری موجود نیست: