۴/۱۷/۱۳۹۳

معرفی امیر علی شیر نوایی

مقدمه:                                                                                  علی ظفر یوسفی
افغانستان در دوره های گذشته مهد تمدن و محل پرورش مردان بزرگی بوده شخصیت های بی نظیری را در جهان تقدیم نموده است، از مولانای بلخ گرفته تا ابن سینا، فارابی و... افرادی که همه در چندین رشته تخصص داشته اند؛ اطلاع از تاریخ شخصیت های گذشته در هر زمانی یک ضرورت محسوب می شود، زیرا بدست آوردن تجربه ،نیازمند اطلاع از کارهای پیشینیان است. از کارهای موثرآن ها الگو، و از اموری که آن ها را به جایی نرسانده اجتناب کنیم در غیرآن صورت باید اشتباهات آنان را تکرار کرده برویم، در این امر تردیدی نیست که دانستن تاریخ گذشته برای آینده ای بهتر یک امر مهم است، آگاهی از خط مشی شخصیت های سابق در امور سیاست، ادب،هنر و...کاری است که در زندگانی ما تاثیر گذاراست.
موضوع این تحقیق جهت معرفی شخصیت معروف افغانستانی امیرعلی شیر نوایی است شخصیت که استفاده لازم از عمرش کرده در مدت زندگانی اش هم شعرگفته هم داستان و هم یک سیاست مدار موفق بوده؛ دلسوز در امور اجتماع و انواع خصایص که او را از افراد هم عصرش متمایز ساخته، باید بدانیم علی شیر نوایی چه طور توانسته به این موفقیت های بی نظیرش برسد در عین حالی که به کارهای سیاسی و اجتماعی می پردازد، چند صد جلد کتاب را هم تالیف می کند.
زادگاه و تولد:
علی شیر نوایی :نظام الدین علی شیر نوایی در هفدهم ماه رمضان سال844 هجری شمسی مطابق سال1414میلادی در شهرهرات متولد شد، پدر وی غیاث الدین کچکینه بهادر نام داشت، یکی از امرای والا مقام عهد میرزا ابوالقاسم بابر پسر میرزا بایسنغر بن سلطان شاهرخ میرزا بن امیر تیمور کوره­گان (سالهای حکمروایی 1452ـ 1457 میلادی) به تاریخ 17 رمضان 844 هجری قمری (مطابق 9 فبروی 1441 میلادی) در شهر هرات دیده به دنیا گشود. علی‌شیر ایام کودکی را در مصاحبت با سلطان حسین میرزا بایقرا (842 ـ 906ﻫ ق) گذرانیده، هر دو هم درس و شاگرد یک مکتب بودند. دوران شاگردی علی‌شیر در هرات آن قدر طول نمی‌کشد، با درگذشت میرزا شاهرخ در سال 1447 میلادی که بی‌ نظمی در دستگاه سلطنتی هرات به وجود می‌آید، پدر علی­شیر با خانوادۀ خود و گروهی از همراهان راه عراق عجم را در پیش می­گیرد و مدتی در شهرهای یزد و شیراز اقامت می‌گزیند. در شهر یزد علی­شیر خُرد سال که هنوز در ششمین بهار عمر خود قرار داشت، با مؤرخ و دانشمند بزرگ آن روزگار، شرف­الدین علی یزدی، ملاقات نموده با دادن پاسخهای معقول به­پرسشهای او مورد تحسین و دعای نیک موصوف قرار می­گیرد. این رخداد خاطره انگیز در کودکی نوایی، بدون تردید تأثیر بارزی در شکل گیری شخصیت و بالنده­گی استعداد و قریحه ای فوق العادۀ او بجا گذاشته، می­توان گفت که شباهت کامل به دیدار مولانا جلال الدین محمّد خرد سال با شیخ فریدالدین عطار و تحقق پذیری بشارتهای آن شیخ بزرگوار در مورد مولانا دارد.
پس از گذشت پنج سال (در 1452م) که حکومت خراسان تحت فرمان میرزا ابوالقاسم بابر پسر بایسنغر میرزا ،نواسۀ شاﻫرخ میرزا قرار می­گیرد، در دارالسلطنۀ هرات و اکناف آن امنیت و آرامی حکم فرما میگردد. با استفاده از فرصت، کیچکینه بهادر (لقب پدر علی­شیر نوایی) نیز با خانواده اش به وطن مألوف آبایی خود بر می­گردد. علی‌شیر که به یاری والدینش در دوران مهاجرت و مسافرت نیز از آموزش و اندوختن دانش لحظه­ ای فرو گذار نکرده بود، پس از بازگشت به هرات نیز تحصیل خود را یکحا با برادر رضاعی و دوستش میرزا حسین بایقرا ادامه می­دهد
آموزش های ابتدایی را در شهر هرات با سلطان حسین بایقرا زیر نظرعلما و فرزانگان در بار آغازکرد و برای فراگرفتن تعلیمات عالی روانه مشهد و سمرقند شد،آموزش علوم شرعی و عقلی مانند: حکمت، منطق، فلسفه و امثال این علوم را پرداخت آنگاه به مثابه یکی از علما و فضلای بزرگ شناخته شد بعد مدتی را در آن جا به تدریس علوم ادبی و دینی گذراند، بعد از آن وارد سر زمین اصلی خود(هرات)شد همان بودکه به زودی در تمام نقاط به نام یک عالم مشهور و پر آوازه شد.[i]
آغاز شعر و شاعری:
فعالیت ادبی علی­شیر نوایی از همان سنین 15 ـ 16 سالگی آغاز می­ یابد. او در این مرحلۀ بارزِ زندگی خود در شهر هرات با امیر الکلام مولانا لطفی هروی شاعر ذواللسانین که در شعر ترکی و فارسی زمان خویش سرآمد روزگار بود، ملاقات می­کند، ستایش و تشویق او را نسبت به خود بر می انگیزد ؛ سپس این فعالیتهای ادبی او در سمرقند ادامه یافته در محیط ادبی آن دیار به حیث شاعر شناخته شده مورد اعتنا و احترام همگانی قرارمی­گیرد.
امیر علی­شیر نوایی همزمان با فعالیتهای اجتماعی ـ سیاسی خود در هرات که مرحله­یی حساس و تعیین کننده در زندگی اوست، بیش از پیش، جوانان با استعداد و صاحب ذوق را با محبت و صمیمیت دستگیری می­کند. این امیر علم پرور و دل باختۀ دانش و هنر، بیشتر اوقات خود را صرف مطالعه و تحقیق، تألیف و تصنیف و یا صحبت و مباحثه با دانشمندان، ادبا، اهل فرهنگ و ظرفا صرف می­کند؛ به اعمار خانقا ها، مدارس، شفاخانه­ها، تسطیح راه ها، احداث پل ها، حفر جوی ها، کاریزها، حوض ها و دیگر مؤسسات عام المنفعه توجه فراوان مبذول می­دارد.[ii]
آثار امیر علی شیر نوایی:
آثار این شاعر فرهیخته را به سه صدوهفتاد نوشته اند که از آن می توان به موارد ذیل اشاره کرد:
1-اربعین منظوم
2-تاریخ انبیاء به ترکی.
3-تاریخ ملوک عجم به زبان ترکی.
4-ترجمة اللغة الترکیه باالفارسیه.
5-خمسه نوایی که در تقلید واستقبال از خمسه نظامی سروده و آن پنج مثنوی است به زبان ترکی جغتایی به نام هایی: حیرةالابرار، لیلی و مجنون،فرهاد و شیرین، سبعه سیاره، و سده اسکندری یا اسکندرنامه.
6-خمسة المتحیرین: و آن رساله ای است به زبان ترکی جغتایی در شرح حال عبدالرحمن جامی، با در نظرگرفتن یک مقدمه، یک خاتمه و سه مقاله بدین نام خوانده شده است.
7- دیوان ترکی غزلیات که شامل چهار دیوان به نام هایی:
غرایب الصغر(غرایب النوائب) محتوای اشعار قبل از بیست سالگی این دیوان مشتمل بر شش صد و پنجاه غزل، یک مستزاد، سه مخمّس، یک مسدس، یک ترجیع بند، یک مثنوی 148بیتی 50قطعه، و 133رباعی می باشد.
نوادر الشباب: اشعاری است که حدود 20 تا 35 سالگی آن را سروده که مشتمل بر150غزل ، یک مخمس،یک مستزاد، یک مسدس، یک ترجیع بند،50  قطعه ،52معما است که جمعا 5423 بیت دارد.
بدایع الواسط: اشعار حدود 35 تا 45 سالگی است که 650 غزل، یک مستزاد، دو مخمس، دو مسدّس، یک ترجیع بند، یک قصیده، شصت قطعه، ده چیستان است.
و فوایدالکبیر: اشعاری است که در سن 45 تا 60 سالگی سروده شده که شامل 659 غزل یک مستزاد دو مخمس، یک مسدس، یک مثمّن، یک ترجیع بند ، یک ساقی نامه 458 بیتی ، پنجاه قطعه و 8 5فرد است
 8-دیوان فارسی شامل شش هزار بیت. [iii]
    9- لسان الطیر: مطابق تذکُّر خود شاعر، ترجمۀ آزاد مثنوی«منطق­الطیر» شیخ عطار به زبان ترکی جغتایی می­باشد. مطابق روایات، امیر علی­شیر در سنین کودکی به مطالعۀ «منطق الطیر» علاقۀ مفرط داشته و حتّی بسیاری از بخش های آن را از حفظ بوده.
10- مجالس النفایس: در آن راجع به احوال و آثار (459) تن شاعر و اهل ادب که همروزگارش بوده یا اندکی پیش تر از زمان او زیسته اند، به صورت مؤجز ولی بسیار جامع سخن گفته، آنها را معرفی نموده، در مورد آثار شان نظرات نقادانۀ خود را ارائه کرده است؛
11- محبوب القلوب: آن ر ا به نثر آمیخته با نظم نوشته، اثری است اخلاقی و اجتماعی. در این اثر نوایی در بارۀ اصناف مختلف مردم ـ شاهان، امرا، وزرا، قضّات، مدرسان، شعرا، اطبا، دهقانان، اهل بازار و امثال آنها بحث می­کند و در آخر کتاب هم مطالب سودمند و وجیزه­های دلپسند به خامه می سپارد. و ده ها کتب دیگر[iv]....

دوران امیرعلی شیرنوایی درخشان ترین دوره هنر و ادب:
آن چه از وقایع نگاران دوران تیموری مثل مطلع السعدین، شرفنامه، روضة الصفا و... مستفاد می گردد، امیرتیمور با همه خون خواری و روحیه ستیزه جویی، لشکر کشی و جهان گشایی توجه و علاقه خاصی به ارباب حِرَف و صنعت داشته است که نمی توان آن را نادیده گرفت در سراسر قلمرو وسیعی که داشته هرجا که از دانشمندان و به خصوص صنعت گران و ارباب هنر نشانی می یافت به احوال آن می رفت و با عزت و احترام به سمرقند گسیل می داشت و همین توجه سبب شدکه سمرقند در ردیف مراکزبرجسته علمی شرق به شمارآید.
باید گفت پایه ترقی و اعتلای هنر و ادب دوره تیموری و نتیجه (ماحصل) آن در زمان صفوی از آن زمان نهاده شده است شاهرخ پس از امیرتیمور بیش از پدرش به عمران و آبادی ادب و هنر توجه داشت و همین دل بستگی و توجه و ضمنا آرامش و سلوک نسبی که در دوران حکومت و سلطنت او در ایران به خصوص در قسمت شرق ایران(هرات) به وجود آمد، زمینه بسیار مساعدی برای پرورش نبوغ و استعداد هنری و ادبی مردم آن دوره بود.
استادان و هنرورانی را که تیمور گرد آورده بود با پدید آمدن محیط مساعد و مشوقین طالب علمان برجسته، بنام و موثر توانستند و توفیق یافتند که شاگردانی تربیت کنند و پرورش دهندکه پایه گذار حکایت تازه در عرفان، ادب، ریاضی و به خصوص در معماری، خط، تذهیب(طلاکاری) نقاشی، کاشی کاری و... باشند.
شاهزادگان تیموری تقریبا به طور کلی چون در محیطی نشو و نما یافته بودندکه توجه مخصوص به شعر و ادب و فنون ظریفه معطوف می گردید از حامیان و طرفداران و طالبان و علاقه مند به آن گردیدند و همین امر موجب گشت که ترقی و پیشرفت محسوسی در صنوف مختلفه ای هنر و ادب پس از شاهرخ به وجودآید... این دورانی بود که زمینه مساعد برای گسترش ادب و هنر بود.
در این زمینه مساعد برای هنر و ادب هنگامی که سلطان حسین میرزا بایقرا سلطنت تیموریان را در هرات به وجود آورد، چون خود، مشوّق ارباب دانش، بینش و صاحبان هنر و صنعت بود، وزیر دانشمندش امیرکبیر علی شیر نوایی نیز از مشوّقان بنام هنر و ادب بود، مکتبی که طی پنجاه سال در شقوق مختلفه هنر و ادب به دست شاهزادگان تیموری، و به  ترغیب و تشویق  آنان به وجود آمده بود ، بارورگردید.
دراین دوره به اثر توجه خاصی امیرعلی شیر نوایی به صاحبان هنر و ادب و هم چنین توجه و عنایت خاصی پادشاه فضل دوست و ادب پرور زمان، سلطان حسین بایقرا در هر رشته از هنر و ادب دانشمندان، گویندگان و هنرمندان عالی مقامی ظهور کردندکه موجبات سر افرازی و افتخار بیشتر برای مردم دنیا شدند. [v]
نمونه هایی از علاقه مُفرَط امیرعلی شیرنوایی به هنر و هنرمندان دوره اش:
حبیب السیر می نویسد: «مولانا کمال الدین شاه حسین کامی، پایه قدر و منزلتش در نظم، شعر و معما از فضلای سخن آراء هم دوره اش در گذشت امیر نظام الدین علی شیر را نسبت به آن جناب التفات بسیار بوده و همواره ابواب بخشش و انعام به روی روزگارش می گشود.
خواجه میرک نقاش در علم تصویر و تذهیب(طلاکاری) نظیر و عدیل نداشت و در فن کتابت(نویسندگی) رایت بی مثلی می افراشت؛ اکثرکتابت های عمارات دارالسلطنه هرات به خط اوست، از اکرام و انعام امیر علی شیر نوایی همیشه بهره مند بوده است.»
خواجه عمادالدین معروف به مولانازاده ابهری که ازدانشمندان زمان، بوده است ازاثرتوجه امیرعلی شیرنوایی به شعروادب،کتاب مشکاة را بنام علی شیرنوایی نوشت.
سلطان علی مشهدی که به وجاهت صورت و محاسن سیرت معروف بود، در خط نسخ و نستعلیق آن زمان مقدار مهارت حاصل نمود که خطوط استادان متقدمین و متاخرین را منسوخ ساخت و در زمان خاقان منصور همواره به اشارت خاقان و التماس علی شیر به کتاب نسخ می پرداخت.
مولانا فصیح الدین محمدالنظامی جمال، حالش به علونسب و تبحّر در علوم معقول و منقول آراسته بود و در فن ریاضی و حکمت و سرآمد افاضل دوران می نمود و طبع سلیمش مدرک مخفیات مولفات علمای متقدمین و متاخرین بود امیر علی شیر، اکثر متداولان را در شاگردی مولانا فصیح الدین مطالعه کرد.
خواجه آصفی از سایرشعرای روزگار و فضلای رفیع مقدار امتیاز تمام داشت در سایه امیرعلی شیر به سر می برد.
استادکمال الدین نقاش، مُظهر بدایع صور و مظهرن وادر دُرَر روزگارش بوده این نقاش به یُمن تربیت و حسن رعایت امیر نظام الدین علی شیرنوایی به این مرتبه رسیده  و ترقی نموده بود.[vi].
شکوفایی جامعه در عصر امیر علی شیر نوایی و علت آن:
تا جایی که از مطالعه دوران علی شیر بر می آید (صاحب روضات الجنات گفته) این است که موضوع کار، بیشتر بر عمارات و ساختمان ها و احداث بقاع خیر، وفور(زیادی) زینت، علوّ رتبت، ازدحام خلایق، التیام مرافق، وسعت مداخل نزهت منازل احداث آن ها و اصناف، آثار و غرایب ریاحین وبساتین و... بوده است.[vii]
به این معنی که امیرعلی شیر نوایی به چند چیز توجه لازم نموده است:
  1. فن معماری با تمام هنر های مربوطه آن مورد توجه بوده است
  2. ترقی و پیشرفت مقام های فنی و علمی و برای رفع همه مشکلات در ماندگان و بیچارگان توجه زیادی صورت گرفته.
  3. بلندبردن سطح عواید و درآمد اقتصادی آن زمان از طریق کارهای مثل کشاورزی، تجارت، احداث جوی ها، گسترش باغ ها و پرورش انواع و اقسام اشجار میوه دار.
این پیشرفت های بود که صورت گرفته بود و علت آن اصل لیاقت سالاری و تخصص بوده که در هر زمانی چنین چیزی ضروری و لازم است که همیشه ضوابط بر روابط باید حاکم باشدکه این اصل، در زمان امیر علی شیر خیلی محسوس بوده.
فضای تربیتی و آموزی در زمان علی شیر نوایی در خراسان بزرگ چنان تشویق کننده و مرغوب بوده است که در آن اوضاع و احوال که نه فن چاپ هنوز معمول شده بود و نه هم امکان فن تهیه، تدوین و تکثیرکتاب های قشنگ و زیبا و قطور وجود داشت، انسان های دانش پرور و متعهد به فرهنگ پویا و معتقد به باورشدن فرهنگ، قطورترین کتاب ها و رنگین ترین آثار نفیس علمی، ادبی و هنری را آفریده و تقدیم مردم و مملکت خویش نموده اند.
این گونه تلاش،کوشش و رنج محققین و دانش پژوهان، اندیشندان پر تلاش و ظریف کار در دوران امیر علی شیر نوایی و در هر دوران قابل تحسین و تقدیر بوده.
بدین گونه دوران و عصر علی شیر نوایی در خراسان بزرگ و به خصوص پایتخت آن (هرات) یک عصر مناسب باالقوه برای ایجاد یک تمدن جدید بوده که بعدها کار نه شده و فراموش شده است .[viii]
علی شیرنوایی سیاست مدار مهربان و شاعر:
پس از مرگ ابوسعید میرزا زعیم تیموری ها که سلطان حسین بایقرا بر اریکه حکم رانی قدرت تکیه زد، امیر علی شیر نوایی را به دربار خواست نخست وی را به حیث مُهردار(نشانچی) خود مقرر کرد و بعد از زودترین فرصت به اثر علم و آگاهی مقام وزارت را بدست آورد.
پس از مرگ شاهرخ، بار دیگر مأمورین مالیاتى بناى ستمگرى را گذاشتند. در دوران حکومت سلطان حسین بایقرا (جانشین ابو سعید)، در اثر بیداد گرى مأمورین وصول مالیات، مردم سر به شورش برداشتند. سلطان از امیر علی شیر نوایى‏ یار دیرین خود مدد جست، علی شیر به محض ورود به هرات، دستور رسیدگى داد و مأمورین متجاوز را بازداشت کرد و هرات را براى مدت دو سال از عوارض فوق العاده معاف کرد.
یادآور می شود تیموریان آخرین سلسله بزرگ اسلامى بودند که از میان طوایف ساکن دشت ها و اسپت ها برخاسته بودند. بعد از روزگار آنها، با روى کار آمدن دولت‏هاى مقتدرى چون دولت عثمانى، دولت صفوى و دولت مغولان هند که همه سلاح هاى آتشین و ارتش‏هایى با تجهیزات فنى پیشرفته داشتند، کفه ترازو به زیان یورش هاى بزرگ سواران دشت هاى آسیاى داخلى بر هم خورد و ماوراء النهر و تاریخ ایران دوره تیمورى و اصولا قرن نهم/ پانزدهم با مکتب‏هاى برجسته ادبیات فارسى و ترکى جغتایى، معمارى، نقاشى و کتاب‏سازى، یکى از باشکوه‏ترین دوره‏هاى فرهنگ و هنر اسلامى در سده‏هاى میانه است که شکوفایى واپسین آن در دربار حسین بن منصور بن بایقرا در هرات، با شاعرانى چون جامى و امیر علیشیر نوایى‏ و نقاشى چون بهزاد متجلى گشت.
اميرعلي شير نوايي در روزگار خود مورد توجه و احترام اعاظم دانشمندان بوده است.
خواندمير يكي از ملازمان وي در باب فضايل او ، كتابي با عنوان مكارم اخلاق نوشته است. زين العابدين محمد واضعي كتاب بدايع الوقايع را در ذكر حالات او نگاشته است. حيدرميرزا در كتاب تاريخ رشيدي و سلطان محمد بن اميري در لطائف نامه زندگي علي شير نوايي را نمونه اي از حيات معقول و اخلاق كرام توصيف كرده اند و از خيرات و مبرّات او فراوان سخن گفته اند. تصوير علي شير نوايي در حالي كه به عصا تكيه داده ، در زمان وي از سوي چند نقاش از جمله بهزاد ، به تصوير در آمده كه نسخه هاي اصلي آنها در كتابخانه هاي دنيا محفوظ است.[ix]
«نوايي» زبانهاي عربي و فارسي را هم مانند زبان تركي مي دانست و ديوان خود را به فارسي و تركي نوشت و در اشعار فارسي فاني را تخلص اختيار مي كرد.[x]
امير علي شير و هنر:
امير علي شير چنان كه از سياسيون برجسته و شاعر بوده است، در عين حال با موزيك، نقاشي، معماري، خطاطي، مجسمه سازي و تذهيب نيز از نزديك در ارتباط بوده و در اين ميادين نيز هنر نمايي كرده است. اميرعلي شير از خوجايوسف برهان (بورقان) به عنوان استاد خود در موسيقي نام مي برد. از قطعات موسيقي در خراسان به سبك«يدي بحر» اشاره مي شود كه توسط علي شير و بر اساس صداي پرندگان تصنيف شده است. امروزه نيز قطعات موسيقي نوايي ، در بين تركمن هاي ايران، ازبیك هاي فرغانه ، خوارزم و حتي شمال قفقاز در بين تركمن هاي استاوروپول رواج دارد. [xi]
بنا به گفته ي آهنگسازان و استادان برجسته ، آهنگ «گلزار» كه يكي از كامل ترين آهنگ هاي تركمن هاست، ساخته و پرداخته علي شير نوايي است. در اين آهنگ وي ظهور طبيعت بهاري را استادانه بيان مي كند. اين آهنگ را فقط استاداني نظير "ميلي تاج مراد" مي توانند اجرا كنند. به غير از اين هم در دوتار تركمن پرده اي به نام «پرده نوايي» وجود دارد. در موسيقي تركمني سه گروه هفتگانه وجود دارد كه در مجموع 21 آهنگ به نام نوايي مشهور است (به عنوان مثال : نووايي ، ايراق نووايي و …) در ابتدا اين آهنگ ها را استاد نوايي ساخته ، سپس خليفه ها و آهنگسازان برجسته آن را كامل كرده و به ما رسانده اند.[xii]
تاثیر آثار و اندیشه های نوایی در شعرای بعد از خود:
در قرون وسطا تاثیر علی شیر نوایی در ادبیات ترکی بسیار گسترده بود اگر سرزمین گویندگان جغتایی را در سده های میانه مرکز فرهنگی آن بدانیم، باید بگوییم که سعیدخان کاشغری م1534 در ترکی خاوری و در شرق این مرکز، ملانا حکیم ملامحمد فضولی م1552 نیز در عراق عرب و آذربایجان و در غرب این مرکز تحت تاثیر مستقیم علی شیر نوایی بودند و در او حتی وزن و هم قافیه با شعر او اشعاری سروده اند. از این رو علی شیر شخصیتی است که نه تنها در ادبیات ترکی شرقی بلکه در تمامی تاریخ ادبیات ترک از جای گاهی استثنایی برخوردار است؛ شاگردان نوایی که از ایران و روم آمده و او حلقه زده بودند، شعر و لهجه ای ادبی او را به دیار خود بردند و دیری نگذشت که شعر نوایی در این بلاد شایع شد و شعرای آناتولی و آذری با لهجه ای جغتایی شعر سرودند و ادبا برای فهم آسان آثاد نوایی فرهنگ لغات جغتایی تالیف کردند.
از آن جمله می توان به کتاب سنگلاخ اثر میرزا مهدی خان استرابادی اشاره کرد که در دیباچه کتاب خود آورده است: چون از جوانی دیوان امیر علی شیر را مرور می کردم بر ان شدم که معانی واژه های ترکی آن را توضیح دهم و به همین خاطر این کتاب را نگاشته ام..[xiii]
 اثر معنوی امیر شیر علی در شعر ترکی تا آن اندازه است که پس از او شعرای ترک نه تنها درسبک روش او را تقلید کرده بلکه تخلص او را نیز بر تخلص خود افزوده و یدک کشیده اند مانند :خیالی نوایی ، حسینی نوایی، حالی نوایی ، شکری نوایی . امیر علی شیر که درترکی "نوایی " ودر فارسی "فانی "تخلص میکرد ، در حقیقت بزرگ ترین کسی است که در پایان این عهد شعر ترکی را به حد اعلای کمال خود رسانید و توانست با تقلید از همه انواع شعر فارسی از مثنوی و قصیده و غزل و غیرو... ترکی بسراید و منظومه ها و دیوان های ترتیب دهد او حتی در کتاب "محاکمه اللغتین "خود که آن را در باره ی حکومت میان دو زبان فارسی و ترکی نوشته مدعی تفوّق زبان ترکی بر فارسی شده است و گویا این اشتباه از آن جا بدو دست داده بود که آن ترکی که وی مدعی برتر آن برفارسی بود ، ازهمه ی نیروها ی آماده ی زبان فارسی و عربی استفاده کرده و آن را بر «بضاعت مُزجات» خود افزوده بود .
در آن سالیان نام و مکتب نوایی در تمام شرق نزدیک از شهرت خاصی برخوردار بود. در این سده ها برخی از شعرای آزربایجان در آسیای میانه می زیستند و می آفریدند و در جرگه مکتب امیر علی شیر نوایی بودند. برخی آز آنان پس از بازگشت به وطن، در انتقال مفاهیم مکتب نوایی و تطبیق آن با غزل ترکی آزربایجان بسیار موثر افتادند. 
اشعار و آثار امیر علی شیر نوایی، مطمئنا از مفاخر و نمونه های پر ارزش ملت ترک و زبان ترکی ازبیکی است. کشوری از شعرای قرن نهم هجری به شدت متاثر از آثار اوست. وی آثاری به سبک نوایی نوشت و در برخی از غزلهایش، نوایی را تخمیس کرده است. 
در اين جا بايد اضافه نماييم كه امير علي شير نوايي همچون قاسم ابن الحسين الخوارزمي، شرف الدين اصفهاني ، سعيد توفيق ، احمد شوقي و … جارالله زمخشري يا «ايزميق شيرلي» (دانشمند مشهور تركمن و مفسر كبير قرآن كريم) را استاد خود ناميده است و لازم به ذكر است كه كتاب محبوب القلوب نوايي به كتاب «اطواق الذهب زمخشري» شبيه است .[xiv]
 جايگاه اميرعلي شير نوايي در بين تركمن ها و تأثير او بر شعرا و ادباي تركمن:
شعرای کلاسیک ترکمن، هم چون: آزادی، مختوم قلی فراغی، عندلیب، شاه بنده، نفس و کمینه با آثار نوایی عمیقا آشنایی یافته و در تداوم راه او کوشیده اند برخی از شعرای ترکمن نیز از نوایی به عنوان استاد خود یاد کرده اند؛ به عنوان مثال شاعر فرزانه ترکمن نور محمد عندلیب، در سبک نوایی و حتی در وزن و قافیه با شعر نوایی آثار گران سنگی آفریده است.
او در باب اول كتاب «وعظ آزاد خود ، در خصوص تشكيلات دولتي و پادشاهان عادل و ظالم باب صحبت مي گشايد. نوايي نيز در كتاب حيرت الابرار خود كه يك قسمت از خمسه ي او را تشكيل مي دهد ، در خصوص دولت و حاكمان آن باب سخن مي گشايد . با مقايسه ي هر چه بيشتر اين دو اثر كه موضوع مشابهي دارند ، متوجه مي شويم كه هر دو اثر در قالب مثنوي نگاشته شده است. محبوبيت نوايي تنها در بين شاعران تركمن نبوده ، بلكه در بين ساير اقشار مردم نيز از جايگاه ويژه اي برخوردار است. ديوان نوايي ، قبل از انقلاب روسيه جزو برنامه هاي درسي حوزه هاي علميه بوده است. آثار نوايي و رواياتي كه در خصوص خود اوست و طنز ها، زينت بخش هر مجلس و محفلي است. كمتر تركمني را مي توان يافت كه كم و بيش با "نوايي" آشنايي نداشته باشد . چونكه در رديف حكايات و طنزهايي همچون اپندي ، آلدار كؤسه ، اسن پولات چورلي ، قارراتا ، جاپباقلار و امثال آن كه در بين مردم رواج زيادي دارد ، در خصوص نوايي نيز حكايت و طنزهاي بي نظيرو بي شماري آفريده شده است. در بين مردم اين قبيل حكايات با نام «ميرالي» (مخفف نام اميرعلي شير) شناخته مي شود. برخي اوقات نيز به صورت ميرالي – سلطان سؤيين (مخفف نام سلطان حسين بايقرا ) به كار مي رود. [xv]
وضعیت تعصبات مذهبی در زمان امیر علی شیر نوایی:
تعصبات خشک مذهبی که در زمان تیمور و پس از آن در زمان شاهرخ اشاعه یافته بود تا اوایل دوره امیر علی شیر نوایی نیز نفوذ خود را از دست نه داده لکن در اثرآزاد مَنِشی و روشن بینی امیر علی شیر و هم چنین سلطان حسین میرزابایقراتوجه و عنایت خاص این دوتن  به علما و مشایخ فِرق مختلف به خصوص پیروان تشیع از بروز اختلافات شدید میان پیروان تشیع و تسنن در این دوره کاسته و سبب گردیده است که صاحبان افکار و عقاید و آراء زود تر پروبال بگیرندو آثار هنری و ذوق ادبی به صورت کامل تری به منصه ظهور و بروز آید، امینت اجتماعی و بر جان و مال مردم حکومت کند.
شیعیان در این دوره آزادی بیشتری داشته اند از حمایت سلطان حسین بایقرا و امیرعلی شیرنوایی به وجه احسن  و اتم بر خوردار بوده اند و دلیل این احترام و اعزاز، اکرامی  است که سلطان حسین بایقرا و علی شیر به دو فرقه نقشبندیه که در تسنن متعصب بوده اند و هم چنین به فرقه نوربخشیه که از شیعیان بوده اند، مبذول می داشته اند.
آقای دکتر یارشاطر در کتاب خود به نام «شعرفارسی درزمان شاهرخ» معتقداست که علی شیرنوایی شیعه مذهب بوده است می گوید: امیر علی شیر، خود شیعه مذهب بوده است.
این نظریه خالی از اشکال نیست چرا که هویت مذهبی علی شیر نوایی مبهم نیست همه اعتراف دارندکه سنی حنفی بوده.
علی شیر و سلطان حسین بایقرا پا را از دایره تعصب بیرون نهاده مردان آزاده و روشن بین بوده اند به جنگ هفتاد دو ملت را عذر می نهاده اند و به پیروی از حقیقت بر آراء و عقاید مِلل و نِحل احترام می گذاشته اند و اجازه نه می دادند که افراد قِشرگرا(ظاهرگرا) و خام، مذهب را وسیله، دست آویز و مستمسک برای اطفای شهوت مادی و دنیوی خود ساخته گروهی را به خاک  و خون بکشند.از زهد ریایی وعوام فریبی که خطرناکترین بیماری اجتماعی است سخت پرهیزمی کرده اند...[xvi]
ارتباط امیر علی شیر با مولانا عبدالرحمن جامی:
مناسبات نزدیک و دوستانۀ امیر علی­شیر نوایی با شاعر و دانشمند بزرگ همروزگارش، مولانا نورالدین عبدالرحمان جامی، در رهبری جامعۀ ادبی و فرهنگی آن روزگار و ایجاد آثار ارزشمند علمی و ادبی از سوی آنها از اهمیت فراوان برخورداراست. در همۀ کارهای انجام‌یافته به­خاطر آبادی کشور و آسوده گی مردم، رشد و بالنده­گی ادبیات و فرهنگ و دانش عبدالرحمان جامی استاد، پیر و دوست نزدیک میرعلی شیر نوایی، یار و یاور او بوده است. بدین­گونه، نوایی در 1470 میلادی به طریقت نقشبندیه که درآن زمان مولانا جامی وظیفۀ ارشاد آن را به عهده داشت، می­پیوند، مولانانورالدین عبدالرحمان جامی هم به آثارونوشته های نوایی  اهمیت فراوانی قایل بوده­ است که از قدرت سرایشگرآن، نوایی، در مثنوی «اسکندرنامۀ» «هفت اورنگ» خود چنین توصیف به عمل می­آورد:
به تـرکی زبـان نقـشی آمـد عجب
کــه جـادودمـان را بـود مُهر لب
زﻫـی طـبع تو، اوسـتاد سـخن،
ز مــفتاح کلـکت گشـاد سـخن!
سخن را کـه از رونـق افتاده بود،
به کنج ﻫ وان رخت بنـهاده بـود.
تـو دادی دگـر بـاره این آبـروی،
کشـیدی به جـولانـگۀ گفـتگوی.
صـفایاب از انـوار رای تـو شــد،
نــوایی، زلطـف نـوای تـو شــد...[xvii]
درگذشت امیر علی شیر نوایی:
چراغ عمر پر بار شاعر سال خورده تُرک در زمستان سخت سال906 هجری قمری به خاموشی گرایید او در اثر بیماری، در دوازدهم جمادی الثانی این سال دعوت حق را لبیک گفته تمام مردم هرات را سوگوار خویش ساخت، نماز جنازه او در مسجد عیدگاه شهر هرات خوانده شد.
پیکر امیر علی شیرنوایی را در گوشه گنبد مدرسه نوایی به خاک سپردند، آرامگاه او تاحال زیارتگاه شیفته گان و علاقه مندان اوست.
او که  علاوه بر مقام علمی و تألیفات بسیاری که داشت، از آن جا که شخصی خیّر و نیکوکار بود آثار خیریه بسیاری از او به جای مانده است که از آن جمله ایوان جنوبی صحن عتیق حرم علی بن موسی‌الرضا و آب نهر خیابان مشهد، و مقبره ای فریدالدین عطار نیشابوری در نیشابور، و بقعهای امیر قاسم الانوار در قریهای لنگر می‌باشد.
منابع و مآخذ تحقیق:


[i] - آریانا، دایرة المعارف - اکادمی علوم افغانستان - ص 575-574، کابل: اکادمی علوم 1386
[ii] خواند میر، غیاث الدین. مکارم الاخلاق، با مقدمه، حواشی، تعلیقات و فهارس عبدالغفار بیانی، ص 23، کابل: 1360 خورشیدی، بی نا
[iii] راه نجات (روزنامه )، شماره 1380 سه شنبه 20 دلو 1388
[iv] واحدی، دکتور محمدیعقوب- مؤلفات امیرعلی­شیرنوایی - درکتاب «امیرعلی ­شیر نوایی فانی»، ص 59، کابل: انجمن تاریخ، 1346
[v] نوایی، امیرشیرعلی،- دیوان شعر - به اهتمام دکترهمایونفرخ، ص 40-41 ، تهران:اساطیر1357
[vi] نوایی،امیرشیرعلی همان . ص 45 .
[vii] اسفزاری- روضات الجنات دراوصاف شهرهرات- ص 25 تهران: داتشگاه تهران بی تا
[viii] مجله دانشکده علوم اجتماعی - علی شیرنوایی وخصوصیات عصروی - ص 48، کابل دانشکده علوم اجتماعی. 1360
[ix]فصلنامه آذري ، شماره 9 ، ص 22 و 29 پاييز 1384 ، مصاحبه با دكتر حسين محمدزاده صديق.
[x]هئيت ،دكتر جواد: - سيري در تاريخ زبان و لهجه هاي تركي - ص 89، نشر نو ، تهران: 1366
[xi] دایرة المعارف اسلام، ص 356، پیشین.
[xii]دولت ياغمير- گوشه هايي از تاريخ موسيقي - مترجم : عبدالعظيم ممي زاده، ص 23، نشريه ياپراق ، شماره 20 ، ويژه نامه موسيقي سنتي تركمن ، زمستان 1381
[xiii] هیئت،دکترجواد - سیری درتاریخ زبان ولهجه های ترکی - ص 25، تهران: نشرنو 1366
[xiv]عاقلوف ، محمود جان ،- رساله علمي در تحليل كتاب اطواق الذهب اثر زمخشري - ص 123،- بی جا بی تا.
[xv]بانو شكفته ، صغري- شرح احوال و آثار اميرعلي شيرنوايي - پايان نامه دكترا،ص 29، دانشكده ي ادبيات و علوم انساني، دانشگاه تهران ، سال تحصيلي 47 – 1346 ش.87
[xvi] نوایی، امیرشیرعلی – ص 55، - دیوان - پیشین.
[xvii]. جامی، مولانا نورالدین عبدالرحمان- هفت اورنگ - به تصحیح آقا مرتضی مدرس­ گیلانی، ص 232 تهران:مهارت،، 1387