۸/۱۴/۱۳۹۲

محرم و اصلاح گری

سلام دوستان خواننده:
سال گذشته به بهانه آمدآمد ماه محرم نقدی نوشتم بر روند عزاداری در افغانستان که در دنیای حقیقی مجازی واکنش دوستان خوبم متفاوت بود:
2) گروهی از دوستانم برداشت و تلقی روشنفکرانه از این نقد کردند و خوشحال شدند
3) جمعی از دوستانم با تعریض و کنایه به تکفیر و تفسیق و زدن برچسب های روشنفکری و سکولاریستی متهمم کردند،چنانکه رسم مسلمانی ماست
3)گروهی اندک این کار را واقع بینانه بدور از تلقی متحجرانه و روشنفکرانه تقدیرکردند
من بیخیال همه چیز "بارملامت دوستان را بدوش کشیدم" و بربخت سیاه تحجرو روشنفکری درود فرستادم این سال هم این مقاله را با کمی زیادت و اضافه خدمت شما تقدیم می کنم "چه قبول افتد و چه در نظرآید"

_______________________________________________
بنام خدای اصلاحگران:
جامعه بشری در هر محیط و جغرافیای که هستند از خودشان دارای رسوم،آداب و سنتهای مختلفی می باشند که این سنتها نسبت شرایط زمانی و مکانی به مرور زمان اختراع شده که هرمحیطی دارای فرهنگ خاصی هستند ، حاکمیت و نقش سنتهای "حسنه و سیئه"در این جوامع بسیار برجسته است ، مردم هم در این گونه جوامع به اساس همان رهنمودهای بجامانده از نیاکان خود عمل می نمایند،طبیعی است که رسوم و سنتهای نیک و یا خرافی ریشه ای محکمی در بین یک قوم و منطقه و جغرافیای خاص دارد شوربختانه سنت ها همیشه خرافاتی و ساخته و پرداخته یک مشت جهال بوده که پیروان این سنت ها حفاظت آن را وجیبه ای تک تک شان می دانند، سنت شکنان را اجازه ای نقد و اصلاح نمیدهند....
در حوزه اصلاح و اصلاحگری در بین جامعه اولین مصلحین در نگاه دینی، پیامبران بودند که با کارنامه های مشخص "بینات ، کتاب و میزان" دعوت و اصلاح را شروع کردند، در مقابل خرافات ایستادند، باسنتهای زشت و ناپسند مبارزه کردند مردم را بسوی خدای متعال فراخواندند به تعقل و تدبر تشویق کردند، اما نه تنها تحقیر و توهین شدند بلکه جمعی به صلیب کشیده شدند ، برخی بطور بیرحمانه از دم تیغ گذشتند...مصلحان بزرگ اجتماعی هم دل خوشی از اجتماع نداشتند سقراط وار جام شوکران سرکشیدند محاکمه شدند...
دین اسلام هم وقتی ظهور کرد که جامعه عرب آمیخته به انواع اوهام و خرافات بود طی زحمات بیست و سه ساله پیامبر بزرگ اسلام از عربستان فراتر نرفت،مانع اصلی همان میراث نا میمون نیاکان شان بود...
بعد از درگذشت پیامبر بزرگ اسلام در اثر فعل و انفعالات سیاسی و اجتماعی کم کم حاکمان مثل یزیدبن معاویه می خواست مسیر دین اسلام را به انحراف بکشاند،رسما دشمنی اش را با حضرت محمد ص و آل محمد اعلان کرد معاویه که وی را به جای خود به عنوان خلیفه مسلمین معرفی کرده بود امام حسین(ع) بعنوان یک مصلح و بیدارگر با یزید مخالفت کرد و فرمود که اگر"یزید حاکم شود باید فاتحه اسلام را خواند" کارنامه ،خط مشی و انقلابش را بگوش جهانیان رسانید آنگاه که فرمود"جز این نیست من برای اصلاح در امور امت جدم قیام کردم" امام قیامش را انحصار کرده در طلب اصلاح ...او در یک قیام جاودانه اش صفحات تاریخ را ورق زد و چهره های یزیدیان را بهمه نشان داد مبلغان انقلاب و پیام رسانان بعد از حادثه کربلا همان اسیران اند که اجازه ندادند واقعه کربلا را وارونه جلوه داده شود،زینب، زین العابدین و بقیه هرکدام "حفیظانه و علیمانه" اهداف امام را بیان کردند"قویّانه و امینانه" بازگو کردندو "زیبایی های عاشورا" را بارها تکرار کردند...
عصر امروز با تاسف که مسیر انقلاب و اهداف والای امام حسین(ع)کم کم از مسیر اصلی و اهداف عالیه اش خارج میشود،هدف اصلی امام حسین (ع)اصلاح امور امت مسلمه بود(انماخرجت لطلب الاصلاح فی امة جدی)در ادبیات عرب لفظ"انما"انحصار را می رساند...یعنی هدف خاص امام هدایت یافتن جامعه از گمراهی بود وبس؛گریه و عزاداری هم جنبه عاطفی و رقت بار آن حادثه بود که البته توام با اصلاح نفس ثواب و فضیلت دارد،عزاداری و گریه ای که عزادار،نفسش به هزاران نوع گناه آلوده است پشیزی نمی ارزد صرف زحمتی است بیهوده عزاداری فرعی بر خود سازی است تاخود سازی نباشد گریه سودی ندارد فلسفه وحکمت اینکه در احادیث از امام رضا و امام صادق آمده که زایر امام حسین(ع)باید عارف و آشنا به حق امام باشد همین است ...ولی در عصرحاضرگذشته از همه چیز دهه محرم فقط یک فرصتی شده برای اینکه همسایه های منابر و مساجد در امان نباشند، انکرالاصوات های نوحه خوان اشعار بی جاذبه ،مزخرف و کفریات شان را تاصبح تکرار کنند برای چه؟
آیا امام حسین(ع)به این گونه مزاحمتهاخشنود خواهد بود؟!
آیا عزاداری همان سینه زدن و قمه زدن است؟!
اصلا ریشه ای سینه زنی و قمه زنی در کجاست؟!
چه کسانی اولین بنیان گذاران این نوع عزاداری بودند؟!
اگر قمه زنی و سینه زنی عزاداری است؛چرا دوران امام زین العابدین(ع)امام باقر(ع)و...رواج نداشت؟!
مسلم است که سروصدا و مزاحمت به خانواده ها مصداق ظلم است، قمه زنی و خون جاری ساختن و نجس کردن مساجد ستم آشکار است و ظلم توجیه شرعی ندارد در فرهنگ و تفکر شیعی قبح ظلم عقلی است یعنی بدون اینکه شریعت ظلم را زشت بیان کند از نگاه عقل سلیم ستم نارواست ، ولی ماهستیم که فضیلت و رذیلت را نفهمیدیم،سنت های قومی و سیاسی را با احکام شرع تفکیک نتوانستیم،ازدین اسطوره و هیولایی ساختیم برای اضرار به عوام،مذهب را به دست یک عده افراد بی نماز و لاابالی دادیم که هرچه دل شان شد در دهه محرم بکنند،این خود ماهستیم که تعقل و خرد گرایی را زیر پاکردیم راه را برای گرم شدن بازار خرافه پرستان هموار کردیم ، خیال می کنیم جهانیان متوجه سینه زنی ماهستند و به مذهب ماروی می آرند در حالیکه اصلا توجه نداریم که همسایه های ما از خاطر کارهای مذهبی ما بیخواب شدند از آه و ناله ای غریبان و مسکینان بی خبر ، کم کم داریم فاتحه مذهب را می خوانیم،باکدام مجوّز صدای بلندگوهای مساجد را تادرجه آخر بالاکنیم؛؟!
مگررسول خدا درحدیث متواتر لفظ ومعنی نگفته که :المسلم من سلم المسلمون عن یده ولسانه (مسلمان کسی است که دیگران ازدست وزبان او درامان باشند.)
تاکی متوجه نشویم که درلباس مذهب کارغیردینی انجام می دهیم به بهانه کمک به امام حسین(ع)کاریزیدی انجام می دهیم؛!
به عوض که به کعبه مقصود برسیم به ترکستان می رویم؛
"رونق مسلمانی" ما بقول سعدی با این نوع عزاداری از بین خواهد رفت ؛ نفرین هزاران نفر متوجه ماخواهد شد!
این روند عزاداری خیلی تاسف باراست که باید درچنین روند تعزیه خوانی خاتمه داد به این سرو صدا و آزار اجتماعی باید نقطه پایان گذاشت ؛درجامعه که هزاران مشکل درخانواده های فقیر وجود دارد مادیگه نباید به مشکلات شان بیفزاییم حداقل اگر به مشکل شان توجه نکنیم،ماکه تنها به این محله متعلق نیستیم دیگران هم حق دارند آرام باشند.
باید نظم عزاداری تغییر داده شود عزاداری آگاهانه باشد چنانچه در زمان امام صادق (ع) و امام باقر(ع)ودیگر امامان اجرا می شد؛ شاعری را می آوردند که واقعه ای کربلا را بشکل شعری و مستند می خواند و بقیه گریه داشتند نه همسایه ها در آزار وشکایت بودند و نه امامان به این امر راضی بودند؛ تا در زمان صفوی ها نظم عزا تبدیل شد به یک سینه و نوحه خوانی و بازاری که بدبختانه رنگ دینی زده شد... که از آن به بعد هرکه با نوحه وقمه زنی مخالفت کرد به تیغ و رگبار تکفیر بسته شد و" شهره شهر شد" این عصر ما هم این نوع عزاداری تابویی نیست که شکسته نشده باشد اما با تاسف چون مهار وافسار این دین بدست عده ای ملانما ها وسردمداران دینی است؛ که راه تامین مادی ومعاش حرام شان ازاین راه است یک مشت عوام را باید باتردستی و انواع نیرنگ فریب دهد تا بتواند یک دوروز راحت زندگی شان را بگذرانند؛ بایدسکوت کنند ولب نگشایند تااین گداطبعان ناپرهیزگار ازآسمان تجارت بزمین حقارت کشیده نشوند؛باید روی چشم عوام خاک زد تانفهمند و...
حاصل کلام اینکه : اصل گریه و عزا برای شهدای سال شصت ویک هجری در فرهنگ شیعی یک امر مسلم است که نباید تجلیل از روز عاشورا را به بهانه های دیگر تجلیل کنیم که چون موسی از چنگ فرعون نجات یافته یا ....و دراین باره نصوص و مستندات فراوانی از امامان معصوم(ع) رسیده ولی شکل و شیوه عزاداری مثل عصر حاضر نبود مثل سروصدا و راه را بروی عابرین بند کردن و مشکلات اجتماعی خلق کردن با اهداف عاشورا مستقیما در تضاد است؛ هدف کلیدی عاشورا و محرم اصلاح است ؛ وقتی توانستیم از هوای نفس خود ما را نجات بدهیم آن وقت هم گریه ای ما ثواب دارد هم عزاداری ما پاداش خواهد داشت نه اینکه از روزه و نماز و تقوای الهی خبری نباشد...جامعه اسلامی باید همان نداهای مظلومانه طلب یاری امام حسین(ع)را در هر عصری از حلقوم مظلومین که در حیطه و چند قدمی ما قرار دارند بشنوند مقصود از شعار "کل ارض کربلا و کل یوم عاشورا"همین است...ولی ماچه کردیم عاشورا را خلاصه کردیم به آویختن پارچه ها و سرک بندان و...از عاشورا تبلیغ کردیم به سینه زنی و شعارهای مزخرف که بقول شهیدمطهری شعور مارا هم گرفت.