۶/۱۶/۱۳۹۴

نگاه کوتاه به شبیه سازی انسانی.




به جای مقدمه
پس از سال 1997 که نخستین بار یک پستاندار بدون نیاز به تماس جنسی به نام «دالی» شبیه سازی شد؛ نفس این عمل تنها یک کشف علمی نبود بلکه دامنه ی آن به مسایل کلامی، فقهی، سیاسی و اخلاقی کشانیده شد، که روزی اگر این کار روی انسان صورت گیرد چه خواهد شد؟ جمعی آن را از نگاه اخلاق و کرامت انسانی تحریم کردند عده ی از نگاه تزلزل بنیان خانواده، علیه این عمل موضع گیری کردند و عده ی هم آن را  دست آورد علمی خوانده و تقدیر کردند.
سازمان ملل، یونسکو و اتحادیه اروپا خواستار منع هرگونه عملیات شبیه سازی انسانی شده آن را ناقض کرامت انسانی دانسته اند.[1]
در جهان اسلام نیز بین فقیهان بگومگوهای زیادی را ایجاد کرد عده ی کمی فتوا به جواز مطلق، جمعی فتوا به تحریم مطلق و اکثریت هم فتوا دادند که حکم اولی این عمل جایز است و اما حکم ثانویه آن تحریم است که در این مقاله به نظر عده ی از فقهای جعفری پرداخته شده است.
مفهوم شبیه سازی Cloning
کلون از واژه یونانی (klon) به معنای شاخه ی کوچک تر که از (twig) و جوانه یا نهال (slip) مشتق شده است.
واژه کلون نخستین بار، برای توصیف جمعیتی از سلول هایی (حجره ها) بدست آمده از تولید مثل و تکثیر یک سلول به کار برده شده که دارای کروموزومها و ژن های همانند هستند و از نظر ظاهری نیز مشابه یک دیگرند و یک سان عمل می کنند. واژه کلونینگ (شبیه سازی) نیز به تبع ریشه لغوی خود به معنای جوانه زدن و تکثیر کردن است که امروزه نوعا آن را شبیه سازی خطاب می کنند در زیست شناسی عبارت است از تکثیر موجودات زنده بدون آمیزش جنسی، که موجودات حاصل نسخه های همانندی از موجودات اولیه ی هستند که از آن حاصل شده اند بر خلاف تولید مثل جنسی که موجود حاصل آمیزه ی از ویژگی های جنسی نر و ماده را  دارد؛ پس کپی برداری از یک ژن، یک سلول و یا یک موجود زنده برای تولید کاپی های ژنتیکی همسان را شبیه سازی می گویند.[2]
در مجموع، شبیه سازی یعنی تکثیر یک نسل، از راه خلاف جنسی که این نسخه مطابق اصل است از هر نگاه؛ فرق شبیه سازی با تولید مثل طبیعی در این است که در تولید مثل طبیعی تخمک با اسپرم تلقیح و بارور می شود، والدین هر دو در انتقال صفات وراثتی شریک هستند و همین امر سبب می شود که فرزند به وجود آمده نه شباهت کامل به پدر دارد نه مادر؛ در شبیه سازی انسانی، تخمک که هسته ندارد و به کمک هسته حجره ی جسمی بازسازی و به کمک شوک الکتریکی یا داروهای کیمیاوی فعال می گردد و هسته ی حجره (سلول) جسمی را می توان از بدن مرد یا زن انتخاب کرد و 97 درصد از صفات وراثتی از صاحب هسته حجره به جنین منتقل می شود.
مراحل شبیه سازی انسانی
1. گرفتن تخمک ى تلقیح (باوری)  نشده از پستاندار ماده و سپس بیرون كشیدن هسته تخمک و به دست آوردن تخمكى فاقد هسته و کروموزوم هاى بیست و سه گانه درباره انسان كه در بردارنده اطلاعات ژنتیک ى است و آنچه باقى مى‏ ماند تنها مایع سایتوپلاسم است كه اساسى‏ ترین كار آن تغذیه جنین مى‏ باشد. البته در سایتوپلاسم تعدادى میتوكندرى وجود دارد كه مقدار اندكى از اطلاعات ژنتیكى را در خود دارد و به جنین منتقل مى ‏سازد.
۲. گزینش یک سلول (حجره) جسمى- مثلا سلول پوستى- و بیرون كشیدن هسته آن و هدایت آن به درون تخمک فاقد هسته به منظور بازسازى آن.
تخمک بازسازى شده با تخمكهاى طبیعى از دو جهت متفاوت است: نخست آنكه فاقد كروموزومهاى اصلى خویش است و دوم آنكه همه كروموزومهاى لازم (۴۶ كروموزوم)‏ از سلولِ دهنده گرفته شده است.
۳. تحریک تخمک بازسازى شده به كمک داروهاى شیمیایى (کیمیاوی) یا جریان الكتریكى. این عمل، تخمک را فعال و به تقسیم سلولى (حجروی) وادار مى‏ سازد و در نتیجه بدون آنكه لقاح جنسى صورت گیرد، تخمک به فعالیت و تكثیر ادامه مى ‏دهد.
 ۴. با رسیدن تخمک به مرحله چند سلولى، به رحم مناسب منتقل گشته و در آنجا مراحل جنینى را مى‏ گذراند و پس از گذشت زمان لازم، نوزادى متولد مى‏ شود كه- جز در مورد تأثیرات «D.N.A» موجود در میتوكندرى تخمک -  شباهت نسبتاً كاملى به كسى دارد كه هسته سلولى جسمى از او گرفته شده بود و جنسیت او نیز تابع همان شخص است.[3]
تاریخچه شبیه سازی
اسپمان در سال 1938 شبیه سازی را بر روی سمندر آبی با موفقیت آزمایش کرد در سال 1962 گوردن از طریق تزریق هسته سلول های اندوتلیال بچه قورباغه به داخل اوسیت های قاقد هسته قورباغه بالغ را شبیه سازی کرد و در سال 1997 اولین شبیه سازی موفقیت آمیز گوسفند که مشهور به «دالی» شد، از طریق سلول های سوماتیک بالغ انجام شد و تا کنون تعداد زیادی از پستانداران از جمله: گاو، موش، بز، خوک و اسب شبیه سازی شده اند.[4]
پیامدهای منفی شبیه سازی انسانی
1.      اختلاط انساب
2.      ابهام در روابط خویشاوندی.
3.      نبود پدر و مادر در موارد خاص.
4.      ابهام در نفقه و ارث.
5.      امکان پیدایش انسان های ناقص الخلقه.
6.      امراض غیر قابل پیش بینی ممکن است متوجه انسانها گردد.
7.      عدم سازگاری با حکمت و مصلحت تفاوت میان انسان ها.
8.      از بین رفتن نهاد ازدواج و نابودی خانواده.
9.      از بین رفتن مفهوم مادری.[5]
10.  امکان شکل گیری روابط نامشروع.
نظر به همین پیامدهای منفی شبیه سازی انسانی، اکثریت فقیهان، آن را تحریم کردند، نه این که این کار دست زدن و تصرف و تغییر در خلقت خدایی باشد که به نظر آیت الله محسنی، شبیه سازی انسانی، آماده سازی و مقدمه برای این است که خدا کسی را زندگانی ببخشد مثل که از راه مقاربت جنسی و جماع، خلقت میسر است[6]. بنابراین به نظر ایشان در تولید مثل طبیعی و شبیه سازی، فرقی نیست، یکی از راه مقاربت جنسی انجام می گیرد یکی از راه علوم تجربی و فرقش این است که در تولید مثل طبیعی انتقال وراثث والدین هردو است در شبیه سازی انسانی [در صورت امکان] موجود به وجود آمده کاپی صاحب هسته ی حجروی است.
دیدگاه های فقهای امامیه در باره شبیه سازی انسانی
آیت الله مکارم شیرازی: اين كار ممكن است ذاتاً اشكالى نداشته باشد؛ ولى با توجّه به عوارض نامطلوب فراوان اجتماعى و اخلاقى كه بر آن مترتّب مى‏شود، شرعاً مجاز نيست؛ بعلاوه، اگر مستلزم نظر و لمس حرام به هنگام كشت سلّول مشابه در رحم انسان گردد، از اين نظر اشكال ديگرى متوجّه آن مى‏شود... به همين جهت حتّى افرادى كه پايبند به دين و شريعتى نيستند به خاطر مفاسد اجتماعى آن به مخالفت با آن پرداخته ‏اند...[7]
فقیه سترگ، آیت الله العظمی فیاض: عملیه ی شبیه سازی، بنفسه شرعا جایز است و باکی ندارد، مگر این که پیامدهای منفی و مفاسد نوعی در پی داشته باشد که منجر به اختلال نظام طبیعی گردد و انسان را از نگاه مسایل اقتصادی، فرهنگی، علمی و صحی دچار دنائت سازد، که در این صورت جواز ندارد.[8]
آیت الله العظمی محسنی: حق این است که دلایل که بعض فقیهان به حرمت شبیه سازی انسانی، بدان استدلال کرده اند، ضعیف است و ضعف اکثر این دلایل هم آشکار است، زیرا تا زمانی که دلیلی بر حرمت استنساخ نداشته باشیم اصل اولی شرعا و عقلا، برائت است و ظاهرا جواز دارد. اما اگر پیامدهای منفی و مفاسد آن ثابت شد و آن زمان باید فتوا به حرمت داد.[9]
آیت الله سیدکاظم حسینی: نفس عملیه ی شبیه سازی انسانی، باکی ندارد و اگر با حرام مقارن نه گردد؛ ولی شبیه سازی در صورت که به صورت وسیع در ممالک دنیا تطبیق گردد، بدون شک که منجر به اختلال نظم اجتماعی می گردد، آن زمان بایع از مشتری، مدعی از مدعی علیه و از شهود، تشخیص داده نه می شود، هم چنان شناختن ظالم از مظلوم نیز مشکل خواهد بود که در مسایل عقود، ایقاعات، جنایات و غیره تاثیر گذار است از این جهت شبیه سازی دارای حرمت است.[10]
فقیه فرزانه مرحوم سید ابوالقاسم خویی:  شبیه سازی انسانی جواز ندارد چون امتیاز و اختلاف بین آدمیزاد از ضروریات جامعه ی انسانی است که نظر به حکم قرآن کریم اختلاف السنه و الوان از نشان های خداوندی است؛ در شبیه سازی که علاوه بر این که مستلزم محرماتی است مثل نگاه کردن به عورت و... سبب اختلال نظام طبیعی و موجب هرج و مرج می گردد، در نکاح مثلا بین زوجه و اجنبیه اختلاط صورت می گیرد، بین محرم و غیر محرم تمایز داده نه می شود، هم چنان در معاملات، قضاء و شهادات و... از جانب دیگر فرزند از بیگانه تمییز داده نه می شود و علاوه بر آن این فرزند (کاپی) ولد شرعی پدر شمرده نه می شود پس انساب و مواریث ضایع می گردد.[11]

نتیجه گیری
1.      شبیه سازی انسانی [در صورت تطبیق آن] فی نفسه اشکال ندارد. [نظر اکثریت]
2.      این عمل حرمت ثانوی دارد، زیرا منجر به اختلال نظام طبیعی می گردد، مفاسد و پیامدهای منفی دارد مثل عدم شناخت بین محرم و نامحرم؛ در عقود: عدم تمییز بین بایع و مشتری؛ در قضا: عدم شناخت مدعی و مدعی علیه...
3.      به نظر مرحوم خویی این کار موجب می شود که یکی از نشانه های الهی که در قرآن آمده که اختلاف السنه و الوان است نادیده گرفته شود.
4.      در پایان همان طور که گفته شد نفس این عمل اشکالی ندارد چون در هر حال قدرت الهی در این مورد شریک است نظر به حکم آیه ی « افرأیتم ما تحرثون أانتم تزرعونه ام نحن الزارعون. الواقعه/63» انسان علت معدّه برای خلقت است نه علت تامه؛ علت تامه تنها ذات قادر مطلق است و بس. ولی در حکم ثانوی این عمل حرام است و چون موجب تخریب روابط انسانی است.








[1]   گروهی از مولفان، فقه و حقوق تطبیقی (مقاله حبیب الله عظیمی) ص 268.
[2]   مریم داوودی، فصلنامه فقه و تاریخ تمدن، سال چهارم، شماره 16، 1387.
[3]  مجله ی كاوشى نو در فقه اسلامى، شماره ۴۴، ص ۶-۷.
[4]  مریم داوودی، همان، ص 32.
[5]  حبیب الله عظیمی، همان منبع، ص 271.
[6]  آیت الله العظمی محسنی، الفقه و مسائل الطبیه، ج 1، ص 414.
[7]  آیت الله العظمی ناصر مکارم شیرازی، احکام پژشکی، ص 54.
[8]  آیت الله العظمی، اسحاق فيَّاض، المسائل المستحدثة، ص 186.
[9]  آیت الله العظمی محمد آصف محسنی، الفقه و مسائل الطبیه، ج 1، ص 415.
[10]  سید کاظم حسینی حائری، الفتاوی المنتخبه، ص 246.
[11]  ابوالقاسم موسوی خویی، صراط النجاه، ج 3، 394

هیچ نظری موجود نیست: