۳/۲۳/۱۳۹۳

بسم الله الرحمن الرحیم ـــــــــــ مکتب انتظارــــــــــ علی ظفر یوسفی
چکیده:
بدون شک انتظار مکتبی است که منتظرین آن در همه اعصار و قرون منتظر یک رهبر و قایدی بودند و هستند، رهبر که در آخرالزمان ظهور خواهد نمود، اما  در اسلام، درک صحیح از انتظار و فهمیدن حقیقت انتظار نقش موثری در جامعه و مردم دارد که معنی و مفهوم انتظار را باید در لابلای روایات و نصوص جستجو کرد تفسیرهای سلیقوی و برداشت های شخصی از  انتظار ذهن و افکار مردم را به سمت وسوی «ترکستان» خواهد برد، با همه معانی که کلمه انتظار دارد مثل: آمادگی برای حکومت امام مهدی(ع) خودسازی و...همه به یک معنی رجوع خواهد کرد و آن اصلاح نفس و خود سازی است اگر افضل الاعمال انتظار الفرج است بر گشت به اصلاح نفس دارد وقتی که یک آدم منتظر از او گناهی سر نمی زند معلوم است که بهترین عمل محسوب شود و این اصلاح نفس زمینه قیام امام مهدی(ع) را آماده می کند.
واژگان کلیدی: انتظار، ظهور، مهدی، موعود و...
مقدمه:
زندگی منتظرانه  تنها برگشت ندارد به پایان عصرحضور (سال260هجری) بلکه به دوران آغازین دین برمی گردد، انتظار اندیشه بلندی است به تاریخ و افق ناپیدای روزگار، که در هر دین و آیین، پیروان شان منتظر یک نجات دهنده هستند که یک روزی می آید و  آرمان های شان را به ثمر می رساند، آن نجات دهنده کسی جز مهدی موعود نیست که در اسلام  انتظار، مساله اى بنيادين در باور مسلمانان است و اين موضوع از زمانى كه پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله، مژده وجود ايشان را داد، ذهن آنان را به خود مشغول داشته است . آن حضرت در مناسبتهاى مختلف و در روايات فراوان كه به مرز تواتر مى رسد، تاكيد به ظهور مهدى عليه السلام، در آخر الزمان كرده اند؛ به گونه اى كه عقيده به وى از  ضروريات دين اسلام گشته است .
اين عقيده در ميان امت اسلام چنان رسوخ يافته كه برخى از سود جويان و فرصت طلبان آن را مغتنم شمرده و ادعاى مهدويت كردند ولى به زودى رسوا و مفتضح شدند، همان گونه كه مدعيان رسالت و پيامبرى همگى رسوا شدند.
در اسلام کم هستندکسانی که منتظر مصلح جهانی نباشند اما در گذشته و حال كسانى اين مساله را در مورد انكار و ترديد قرار داده اند. كسانى كه يا تحت تاثير تفكر مادي گرى و يا دچار تعصب فرقه اى بوده اند و يا از صدها روايت كه در كتاب هاى حديث از طرق مختلف رسيده، بى خبرند. اما انکارچنین افرادی هیچ نوع ضرری به انتظار و مساله مهدویت نه می رساند.
انتظار در ادیان مختلف:
موعود هندیان:
1.برهمنان: موعود برهمنان ویشنو(Vishnu) است که تاکنون نه بار و هر بار به صورتی در جهان ظهور نموده و گیتی را از بدی ها پاک کرده برای دهمین بار در آخرالزمان به صورت کالکی(Kalki) ظهور خواهد نمود وی بر اسب سفیدی سوار و شمشیر درخشانی در دست گرفته و بدکاران و گنه کاران را به کیفر خواهدرساند و نیک کاران را از نعمت اخروی بهره مند خواهد ساخت، وی شیپوری خواهد دمید تمام کاینات منهدم خواهد شد بشریتی تازه و جهانی نو به پاخواهد شد.
2. موعود بودائیان: بودائیان نیز معتقدند که 23بودا از اول خلقت ظهور نموده و دنیا را پر از عدل داد کرده اند، و بودای بیست و چهارمی زمانی ظهور خواهد نمود که دنیا را ظلم و جور فرا گرفته  باشد، در آن زمان آخرین بودا ظهور می کند و دنیا را از ظلم و ستم پاک کرده و پس از خرابی کاینات او دنیای دیگری بوجود می آورد که دارای همه نیکی ها و خوبی ها است.
موعود مسیحیان:
مسیحیان در طول دو هزار سال تا کنون بدین باورند بوده اند و منتظرند که روزی عیسی مسیح از آسمان می آید و مدت دو هزارسال پادشاهی می کند.
ولی پیش از ظهورمسیح، وحش که نامش (دجال) است ظهور نموده و اتحاد سه گانه از دجال، شیطان و پیامبرکاذب بوجود می آورد، در این حال یک صد و چهل و چهار هزار از قوم پاک بنی اسرائیل علیه اتحاد سه گانه بر می خیزند، این جمعیت پاک، مهری بر پیشانی دارند که نام خدای پدر، و عیسی مسیح در آن حک شده است.
موعود آینده قوم بنی اسرائیل:
قوم بنی اسرائیل از سه هزار و سیصد سال پیش تا کنون منتظرند، موعودشان (ایلیا) به آسمان صعود نموده و روز ظهور دنیا را پر از عدل داد خواهد نمود.
یهودیان موعود خود را ماشیح (Masheyah) می نامند... او روزی خواهد آمد که نیروی بار وری طبیعت تا میزان شگفت انگیزی و معجزه آسا رشد و فزونی خواهد یافت اوضاع زمان تا زمان ظهور مانند اوضاع جهان کنونی نه خواهد بود در جهان فعلی باید برای چیدن انگور و گرفتن ٱب از آن زحمت کشید اما دوران «ماشیح» انسان یک دانه انگور را با قایق می آورد او را در گوشه خانه خود می گذارد آن دانه خود کار به اندازه یک خم بزرک آب تولید می کند.
دوران «ماشیح» آفتاب و مهتاب درخشان تر از حالا می شود، او از اورشلیم آب روان جاری خواهدساخت که شفای بیماران میشود.
یهوه(خداوند)درختان را امر می کند که هر ماه میوه آورند، تمام شهرهای ویران شده از نو آباد خواهد شد...صلح جاودان در سراسر دنیا و طبیعت بر پا می شود مرگی در دنیا نخواهد داشت.
زرتشتیان، کیومرث پادشاه «پیشدادی» را نخستین آفریده خداوند می دانند، «سوشیانس»  سوم که آخرین پسر  زرتشت است را آخرین آفریده خداوند می پندارند.
از پیدایش کیومرث تا آخرالزمان را  12 هزار سال دانسته اند، در آغاز هر یک از هزاره یازدهمین و دوازدهمین دو پسر زرتشت ظهور خواهند نمود.
در آخر هزاره دوازدهمین، پسر سومی زرتشت «سوشیانس» ظهور خواهد نمود و جهان را نو می کند مردگان را بر می انگیزد قیامت و جهان معنوی خواهد آراست، پسر زرتشت در آخر الزمان تولد می یابد که «سوشیانس» نام داده اند و او آخرین مخلوق خدا یعنی اهورا مزدا خواهد بود .[1]
تمام پیروان ادیان، غیر اقوام چین و جاپان همه در انتظار یک منجی استند که یک روزی ظهور خواهد نمود.
معانی انتظار:
انتظار ایمان به غیب، اقرار به ولایت و اعتقاد به یک آمدن یک موعودی است که همه چشم به راه آن استند.
انتظار! فرصت سازی برای انجام عمل صالح است.
انتظار! دیده براه حکومت صالحان روی زمین است که در قرآن وعده داده شده است.
انتظار: زمینه سازی حکومت عدل، بازسازی درونی و نفرت ازظلم است.
انتظار باور داشتن به یک حکومتی است که مستضعفان روی زمین در راس آن قرار دارند !
انتظارشوق داشتن به دیدار موعودی است که سال ها انتظار کنندگان در انتظار او نشستند!
انتظار مکتب تقوی و فضیلت، مسئولیت وتکلیف، روایت گر شور و  هیجان و، قصه وصل است.
انتظار عقیده ای است که با عمل آمیخته است در زندگی انسان به صورت خاص موجود می گردد، انتظار منتظربودن به حکومت وحاکمیتی است که در آن منافقان، ظالمان و گردن کشان به شمشیر عدالت تکلیف شان معلوم می شود.
انتظارمکتب آمادگی است یعنی که در اول وهله وظیفه منتظران اصلی، آمادگی است که ماهیت اصلی را درمرحله اول تشکیل می دهد آمادگی سابقه برای پاک زندگی کردن،درباورها واعمال،راستگار بودن وتوانایی روحی کامل،تادر رکاب قاید منتظر(ع) لیاقت پیداکند.
لیاقت به اتصال به جمع یاران مهدی(ع)شامل حال کسانی خواهد شد که آنهادر دوران غیبت ایستادن دربرابرهرنارواییهای اجتماعی ودربرابرهرحاکم ظالم باقلمش یاقدمش یاهروسیله دیگر را تجربه کرده باشند. این به این  معنی نیست که وقت ظهور همه معجزه آساوبرق آسا یکدفعه تسخیرکامل دنیاشود،بلکه یاران امام باعقیده وباورشان دربرابرمستکبران به مقاومت می پردازند که این مقاومت ازکسانی ساخته است که روحیه جهاد درآنها پیدا شده باشد،"راوی می گوید به امام صادق عرض کردم مردم می گویند که وقتی مهدی قیام کند کارها خود بخود درست می شود وبه اندازه یک حجامت خون نمی ریزد،امام (ع)فرمود: کَلاّوالذی نفسی بیده لواستقامت لاحدعفوا،لاستقامت الرسول حین ادمیت رباعیته،شج فی وجهه کلاوالذی نفسی بیده حتی نمسح نحن وانتم العرق والعلق".[2]
هرگزچنین نیست به خدا سوگند،اگرقراربودکاربرای کسی خود بخود درست شود،برای پیامبردرست می شد هنگامی دندانش شکسته شدوصورتش شکافت،چنین نیست که کارخود بخود درست شود بخداسوگند کاردرست نخواهد شدمگراینکه ماوشمادرعرق وخون غرق شویم.
بنابراین نباید به قیام امام زمان(ع)ازدید امیال وآرزوها ی بنگریم چنین برداشتی از انتظار یک برداشت ومعنی منافقانه است.
انتظارمکتبی است که انسان را درهمه زمان ومکان وادارمی کند که دراقامه امربه معروف ونهی ازمنکراقدام  بکند یعنی مکتب انتظار مکتبی است که انسان منتظر رامکلف به اصلاح جامعه وازبین بردن فساد ازجامعه امر می کند.
چنانچه که در روایتی ازامام سجاد(ع)نقل شده که فرمود: ان اهل زمان غیبته القائلین بامامته والمنتظرین لظهوره...الدعاة الی دین الله عزوجل سرا وجهرا.[3]
یعنی که معتقدان ومنتظران ظهور امام درعصرغیبت... درپنهان وآشکارمردم را به دین خدا دعوت می کنند.
انتظاربوته آزمایش مومنان وتفکیک مومن ازکافراست که در روایات زیادی به این امرتصریح شده ومردم به تناسب ایمان شان سنجیده می شوند،امام صادق علیه السلام فرموده: ان لصاحب الامر غیبتین احدیهما تطول حتی یقول بعضهم:مات وبعضهم یقول قتل وبعضهم یقول ذهب فلایبقی علی امره من اصحابه الانفریسیر.[4]
امام مهدی دوغیبت دارد یکی اینکه به اندازه به درازامی کشد که گروهی می گویند که وی مرده است گروهی میگویندکه کشته شده است وگروهی میگویند که ظهور اوگذشته است،پس برپیروزی ازاو،مگرمردمانی اندک کسی باقی نمی ماند.
در روایتی ازامام علی(ع)نقل شده است که فرمود:یکون له حیرة وغیبة تضل فیها اقوام ویهتدی فیها آخرون.[5]
به سبب غیبت امام زمان(عج)حیرت وسرگردانی عظیمی بوجودمی آیدکه گروهی گمراه میشوند گروهی برهدایت باقی می مانند.
انتظار دروایات:
طبق روايات فراوانى كه از پيشوايان معصوم(عليهم السلام) در باره «انتظار فرج امام زمان(عليه السلام)» رسيده است، «انتظار فرج» به آرمانهاى بلند و عالى انسانى مرتبط مى شود و آدمى را در طول تاريخ زندگى، به عمل صالح، انجام كارهاى نيك، رعايت حقوق انسان ها و طرد قدرت هاى ناصالح وامى دارد و او را بر صحيح ترين اعتقادات دينى و مذهبى ثابت و پابرجا نگه مى دارد.
علاوه بر اين مؤمنان و منتظران را براى جهاد و مبارزه، فداكارى و از خود گذشتگى، مقاومت و ايستادگى در برابر ظلم و بيدادگرى و تلاش و كوشش براى برقرارى نظام عدل، حقّ و حقيقت و ايجاد نظم و آرامش و آسايش عمومى آماده و مهيّا مى سازد. و از اين رو، اين اصل تلاش انگيز در اسلام عبادت شمرده شده و در سخنان پيشوايان معصوم(عليهم السلام) از بزرگترين عبادات به شمار آمده است.
در اين زمينه، روايات شوق انگيز فراوانى از ائمّه معصومين(عليهم السلام)رسيده است كه براى نمونه به برخى از آنها اشاره مى كنيم:
از رسول خدا روایت شده که فرمود: لاتنقضي الساعة حتّى يملك الأرض رجلٌ من أهل بيتي، يملأ الأرض عدلاً كما مُلئت جوراً[6]
دنيا به آخر نمى رسد مگر اين كه مردى از اهل بيت من، تمام جهان را مالك شود; او سراسر روى زمين را پر از عدل كند همچنان كه پر از ستم شده باشد
عن ابي عبدالله(ع)، انه قال ذات يوم: ألا اخبركم بما لا يقبل الله عزّ وجل من العباد عملاً الا به؟ فقلت: بلى، فقال: شهادة أن لا اله الا الله، وان محمداً عبده ورسوله، والاقرار بما أمر الله، والولاية لنا،
والبراءة من اعدائنا... ، والانتظار للقائم، ثم قال: ان لنا دولة يجيء الله بها اذا شاء.[7]
ازامام صادق (ع)روایت شده که فرمود:آیاشماراخبرندهم به چیزیکه خداوندازبندگانش هیچ عملی رابدون آن قبول نمی کند؟ابابصیرمی گوید گفتم بلی،فرمود گواهی دادن به یگانگی خدا ورسالت حضرت محمد(ص)اقراربه آنچه که خداوند به ولایت ماامرکرده است،بیزاری ازدشمنان ما...وانتظارقائم بعدفرمود: برای ماهم حکومتی است که خداوندهروقت خواست بمامی دهد.
فعن رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم (انتظار الفرج عبادة) وعن أمير المؤمنين سلام الله عليه وقد سأله رجل عن أحب الأعمال إلى الله سبحانه قال: (انتظار الفرج) وعن علي بن الحسين عليهما السلام ان أهل زمان غيبة (الإمام المنتظر) القائلون بإمامته المنتظرون لظهوره أفضل أهل كل زمان لأن الله تعالى ذكره أعطاهم من العقول والافهام والمعرفة ما صارت به الغيبة عندهم بمنزلة المشاهدة وجعلهم في ذلك الزمان بمنزلة المجاهدين بين يدي رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم بالسيف أولئك المخلصون حقا وشيعتنا صدقا والدعاة إلى دين الله سراً وجهراً، وقال عليه السلام ...، وفي رواية عن الإمام علي سلام الله عليه (انتظروا الفرج ولا تيأسوا من روح الله وإن أحب الأعمال إلى الله عز وجل انتظار الفرج)، وعن أبي جعفر عليه السلام عن جده رسول الله أنه قال: (اللهم لقني إخوتي) مرتين، فقال من حوله من أصحابه: أما نحن إخوانك يا رسول الله؟ فقال: لا، إنكم أصحابي وإخواني قوم في آخر الزمان آمنوا بي ولم يروني لقد عرفنيهم الله بأسمائهم وأسماء آبائهم. وعنه عليه السلام عن جده رسول الله أفضل العبادة انتظار الفرج، وعن الإمام الصادق عليه السلام أنه قال: (من مات على هذا الأمر منتظراً له هو بمنزلة من كان مع الإمام القائم في فسطاطه ثم سكت هنيئة ثم قال: هو كمن كان مع رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم )، وعن الإمام موسى الكاظم سلام الله عليه عن آبائه عن رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم: (أفضل أعمال أمتي انتظار الفرج من الله عز وجل)[8]
ازرسول خداروایت شده که فرمود:انتظارفرج عبادت است،کسی ازحضرت امام علی ازافضل اعمال بسوی خداسوال کرد،امام فرمود:انتظارالفرج،ازعلی ابن الحسین روایت شده که فرمود:اهل زمان غیبت امام زمان کسانی استندکه قایل به امامت امام زمانند منتظرظهورآن امام هستندآنهاافضل هرزمان هستندچون خداوندآنهارایادکرده وبه آنهامعرفت ودانایی داده که گویازمان غیبت را به چشم سرمی بینندخداوندآنهارا دراین زمان بمنزله مجاهدینی قرارداده که در رکاب رسول خداشمشیرزده باشدآنهامخلصین بحق هستندوبراستی ازشیعیان مامحسوب می شوند،درآشکاروپنهانی بسوی خدا مردم رادعوت میکننددر روایتی ازامام علی(ع)نقل شده که فرمود:منتظرفرج باشید وازرحمت خدانومیدنشویدکه محبوب ترین اعمال بسوی خداانتظارفرج است.امام باقر"ع"ازجدش روایت کرده که فرمود:خدایابرادران مرا بمن نشان بده" دوبارتکرارفرمود،اصحاب که دورش بودندسوال کردند:آیامابرادران شمانیستیم یارسول الله؟فرمود نه شمااصحاب من هستیدبلکه برادران من قومی درآخرالزمان هستندکه بمن ایمان می آورند درحالیکه مراندیده اند خدا نام های آنهاونام های آباءآنهارا بمن معرفی کرده.بازهم ازامام باقرازجدش روایت کرده که فرمود افضل اعمال انتظارفرج است،ازامام صادق"ع"روایت شده که فرمود:کسی که به این امر(انتظارفرج)بمیرداوبمنزله کسی است که باامام زمان درخیمه اش است،بعدلحظه ساکت شدوفرمود نه مثل کسی است که در رکاب رسول خداجنگیده است.ازامام کاظم"ع"از رسول خداروایت کرده که رسول خدافرمود:بهترین اعمال امت من انتظارفرج است.
شرايط انتظار:
شرايط انتظار يعنى : امورى كه مترتّب شدن همه آن فضائل كامله اى كه براى انتظار ذكر شد بر اجتماع آن امور بستگى دارد ، و هر قدر در آن امور نقصان حاصل شود موجب نقصان در آن فضائل و ثوابهاى مهمّ خواهد شد ، پس از مهمترين آن شرايط ; دو امر است:
خلوص نيّت ; اولّين شرط انتظار: خلوص نيّت است ، همچنانكه گفتيم انتظار فرج از افضل و احبّ عبادات نزد خداوند احديّت است ، و از جمله شرايط مقرره در هر عبادتى ــ كه هم در صحت آن ، و هم در قبولى آن و هم در تكميل آن تأثير دارد ــ خلوص در نيّت آن عبادت است.
شرط دوّم در انتظار فرج آنحضرت (عليه السلام)براى رسيدن مؤمن بخیر فضائل كامله و مثوبات جليله كه در اخبار آمده است ; صبر است ، چنانچه در روايتى در «بحار» از حضرت صادق (عليه السلام)نقل شده كه حضرت فرمودند:
« از دين ائمّه است ورع و عفّت داشتن و صلاح ــ تا آنكه مى فرمايد: ــ وصبر نمودن  به انتظار فرج »[9]
علائم انتظار:
علائم انتظار ; يعنى : چيزهائى كه بواسطه وجود آنها مؤمن مطمئن مى شود كه حقيقت معناى انتظار در او موجود شده است ، و به آن علامت معلوم مى شود كه : آنچه از آثار انتظار در او مشاهده مى شود ; صِرف آداب ظاهرى و صورى نيست.
و از آشكارترين آن علائم; دو علامت است كه اجمالا بيان مى شود:
اوّلين علامت انتظار ; اشتياق قلبى است ، چون واضح گرديد كه اين انتظار نسبت به امر فرج آنحضرت از لوازم كمال اشتياق به سوى آنحضرت (عليه السلام)است ، و بديهى است كه اشتياق قلب سوى امرى از لوازم كمال محبّت و دوست داشتن آن امر است .
پس هرچه محبوب در نظر حبيب عزيز باشد و محبّت حبيب نسبت به او بيشتر باشد ، اشتياق او به ديدار محبوب بيشتر مى شود ، و هرچه اين اشتياق بيشتر شد مفارقت دوست مشكل تر و تلخ تر خواهد شد ، و هرچه زمان مفارقت طولانى شود ناچاراً موجب شدّت حزن و غم خواهد شد ، تا به حدّى كه باعث بكاء و گريه شديد بلكه ، موجب جزع و ندبه مى شود .
پس بنابراين ; هرگاه بنده مؤمن در حال انتظارش حقيقت كمال اشتياق را به ديدار مولاى خود صلوات الله عليه ــ از جهت كمال مودت با ايشان ــ داشته باشد ، پس بايد بواسطه طول زمان مفارقت و زمان غيبت ايشان شدّت حزن و غم در قلب او ظاهر و هويدا گردد ، و از لوازم اين شدّت حزن; بكاء و گريه از جهت مفارقت آنحضرت (عليه السلام)است.
و باز از لوازم آن هميشه به ياد محبوب خود بودن است و از او ـ مگر اندكى ـ غافل نباشند .
دومّين علامت انتظار ; عزلت و گوشه گيرى از بيگانگان است ، و از لوازم آن ; قلّت كلام خصوصاً در لهويّات است.
پس هركس اين آثار را در وجود خود به صورت بيشتر و كاملتر چه از نظرظاهرى و چه از نظر باطنى ; مشاهده كرد ; علامت آن است كه مقام اشتياق و حقيقت انتظار او براى ظهور و فرج مولاى خود (ع) و زيارت جمال منيرش كاملتر است.[10]
مشخصات انتظار:
1خوشبینی به آینده بشریت-درباره آينده بشريت نظرها مختلف است ، بعضي معتقدند كه شر و فساد وبدبختي ، لازمه لاينفك حيات بشري است و بنابراين زندگي بي ارزش است و عاقلانه ترين كارها خاتمه دادن به حيات و زندگي است. بعضي ديگر اساسا حيات بشر را ابتر مي دانند ، معتقدند كه بشر در اثر پيشرفت حيرت آور تكنيك و ذخيره كردن انبارهاي وحشتناك وسائل تخريبي ، رسيده به مرحله اي كه به اصطلاح با گوري كه با دست خود كنده يك گام بيشتر فاصله ندارد.اما آينده اي بس روشن و سعادت بخش و انساني ، كه در آن شر و فساد از بيخ و بن بر كنده خواهد شد در انتظار بشريت است . اين نظريه الهامي است كه دين مي كند . نويد مقدس قيام و انقلاب مهدي موعود در اسلام در زمينه اين الهام است .
 2 - پيروزي نهائي صلاح و تقوا و صلح و عدالت و آزادي و صداقت برزور و استكبار و ظلم و اختناق و دجل و ( دجالگري و فريب )
 3 - حكومت جهاني واحد .
4 - عمران تمام زمين در حدي كه نقطه خراب و آباد ناشده باقي نماند .
 5 - بلوغ بشريت به خردمندي كامل و پيروي از فكر و ايدئولوژي و آزادي از اسارت شرائط طبيعي و اجتماعي و غرائز حيواني .
 6 - حداكثر بهره گيري از مواهب زمين .
 7 - بر قراري مساوات كامل ميان انسانها در امر ثروت .
 8 - منتفي شدن كامل مفاسد اخلاقي از قبيل زنا ، ربا ، شرب خمر ، خيانت ، دزدي ، آدمكشي و غيره و خالي شدن روانها از عقده ها و كينه ها .
 9 - منتفي شدن جنگ و بر قراري صلح و صفا و محبت و تعاون .[11]

نتیجه:  انتظارمکتبی تعهد،تکلیف ومسئولیت است کسی که منتظرواقعی است به تکالیفش رامی دانند،دربرابراجتماع ،دربرابرافراد احساس مسئولیت می کنند می دانند که امربمعروف ونهی ازمنکر وظیفه هرفردمنتظراست.
انسان منتظربهرحکومتی مهرتایید نمی زند واومنتظرحکومتی است که رهبری آن را یک امام یک معصوم بعهده بگیرد،حکومت کردن وظیفه هرآدم.
مکتب انتظار شاخصه های دینداری را به منتظرین یادمی دهد ومی فهماند که چگونه درمقابل شبهه ها،فرهنگ لادینی ومبتذل دینش را نگه دارد. انتظارمهدی موعوداست که پایداری در دین،مقاومت دربرابرتنگناهای مادی،پذیرش سختیها ومحرومیتها و...انسان منتظر را یاری می رساند.
انتظار است که منتظران را به حکومت عدل داد وعده میدهد تامنتطران ازحکومت مستکبران وستم کاران دنیای مدرن امروزی روی گردان وبیزار باشند.
کسی که باور وعقیده به سنت انتظار دارد دیگرتحت تاثیر اندیشه های وارداتی غربی نمی شود؛
منتظران مهدی هیچ وقت وزمانی ساکت وآرام  نمی نشینند بلکه درهر مکان وزمان مردم را به امر به معروف ونهی ازمنکر دعوت میکنند،درحیقیقت منتظران استند که شریعت محمدی را جاویدان نگه می دارند...

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
منابع ومآخذ این مقاله:


[1] رضایی،عبدالعظیم-تاریخ ادیان جهان-صص383-385تهران:انتشارات علمی1380
[2] مجلسی ،محمدباقر-بحارالانوار-ج 52 ص385 موسسه الوفا بیروت:1430-1983
[3] شیخ صدوق،ابی جعفرمحمد ابن علی ابن الحسین بن بابویه قمی-کمال الدین وتمام النعمه-ص320قم:موسسة النشرالاسلامی 1376
[4] شیخ طوسی،ابی جعفرمحمدبن الحسن-الغیبة-ص171قم:معارف اسلامی
[5] مجلسی،محمدباقر-بحارالانوار-ج51ص118 موسسه الوفابیروت
[6] هاشمى سيد اسد اللّه شهيدى- ظهور حضرت مهدى(عليه السلام)از ديدگاه اسلام و مذاهب و ملل جهان ص152قم:مسجد مقدّس جمكران1380
[7] مجلسی،محمدباقر-بحارالانوار-ج52ص140 مو.سسة الوفا بیروت
[8] النجفي ،الشيخ بشير - ولادة الإمام المهدي عليه السلام قم:مركز الدراسات التخصصية في الإمام المهدي عجل الله فرجه
[9] فقيه ايمانى ،آية الله ميزرامحمّدباقر - لواء الانتصار -ج6ص34قم:محقق1419ق
[10] همان صص40-50
[11] مطهري ، مرتضي -قيام و انقلاب مهدي ( ع ) از ديدگاه فلسفه تاريخ-ص61 -62 قم:صئرا1373