۲/۲۲/۱۳۹۳

علی (ع) آیینه فضیلتها :به بهانه میلاد آن امام

 
در آمد:
سلام بر علی ابن ابیطالب.
سلام بر او که زادگاه مقدسش خانه خدا و نشو و نمایش دامان پیامبر بود.
سلام بر او که به تعبیر قرآن نفس و روح و جان محمد (ص) بود.
سلام بر او که از پیش گامان اسلام بود.
سلام بر او که محور فضیلتها بود.
سلام بر او که هسته سیاست را عدالت می دانست.
سلام بر او که به قول جرداق مسیحی درمحراب بخاطرشدت عدلش شهید شد
و سلام بر او که به تعبیر مرحوم شهید مطهری(رح) دشمنانش را دفع و دوستانش را مجذوب خود ساخت؛ دوستان او به جرم دوستي او در سخت ترين شكنجه ها قرار گرفتند اما قدمي را در دوستي و عشق علي كوتاه نيامدند و تا پاي جان ايستادند. ساير شخصيت هاي جهان با مرگ شان، همه چيزهای شان مي ميرد و با جسم شان در زير خاك ها پنهان مي گردد؛ اما مردان حقيقت، خودشان مي ميرند ولي مكتب ها و عشق ها كه بر مي انگيزند، با گذشت قرون تابنده تر مي گردند. ما در تاريخ مي خوانيم كه سال ها بلكه قرن ها پس از مرگ علي افرادي با جان از ناوك دشمنانش استقبال مي كنند. [1]
بناء او مرد ی بود کسانی را به خود جذب کرد که توان و طاقت مصایب و مشکلات را داشتند کسانی را از خود دفع کرد که امتیاز طلب بودند روحیه اشرافیت خواهی داشتند او می خواست که در مدت کوتاه خلافتش، دیگر بین محرومان و ثروت مندان فرقی نباشد کسی به افراد محروم بدیده حقارت ننگرد و  به تعبیر زیبایش که «سیاست یعنی عدالت...»
در این نوشتار ما هم گوشه ای از فضایل آن امام را از میان روایات زیادی که در صحاح، مسانید و سنن اهل سنت  آمده بود به عین عبارت آورده و ترجمه کره ایم:
1) حدثنا قتیبه بن سعید و محمد بن عباد – و تقاربا فی اللفظ – قالا حدثنا بن حاتم – و هو ابن اسماعیل – عن بکیر بن مسمار عن عامر ابن سعد بن ابی وقاص عن ابیه قال : سمعت رسول الله – صلی الله علیه و سلم – یقول له خلَفه فی بعض مغازیه  فقال له علی یا رسول الله خلفتنی مع النساء و الصبیان! فقال له رسول الله صلی الله علیه و سلم « اما ترضی ان تکون منی بمنزلة هارون من موسی ؟ الا انه لا نبوة بعدی »  و سمعته یقول یوم خیبر « لاعطین الرایة رجلا یحب الله و رسولَه و یحبه الله و رسولُه» قال فتطاولنا لها فقال «ادعوا لی علیا» فاتی به ارمد فبصق به فی عینه  و دفع الرایه الیه ففتح الله علیه و لما نزلت هذه الایه (فقل تعالوا ندع ابناءنا و ابناءکم) دعا رسول الله – صل الله علیه و سلم – علیا و فاطمة و حسنا و حسینا فقال «اللهم هولاء اهلی».[2]
سعد ابن ای وقاص از پدرش روایت کرده که در یکی از غزوات رسول خدا (ص) حضرت على(ع) را به جانشينى خود، در مدينه باقى گذاشت و حضرت علی به عرض رسانيد: يا رسول الله ! مرا به خلافت بر زنان و كودكان گماشته اي ؟! رسول خدا(ع) در پاسخ او فرمود: آيا خرسند نيستى از اين كه جايگاه تو نسبت به من، همانند جايگاه هارون به حضرت موسى (ع)باشد؟ با اين تفاوت كه پس از من پيغمبرى مبعوث نمى شود .
در جنگ خيبر، از رسول خدا (ع) شنيدم مى فرمود: پرچم اسلام را به دست كسى مي دهم كه خدا و رسول را دوست مى دارد و خدا و رسول هم، او را دوست مى دارند! از شنيدن اين سخن همه ما در انتظار اين كه اين فضيلت بزرگ نصیب ما گردد، سر از پا نمي شناختيم، همان زمان رسول خدا (ص) على را به حضور طلبيد على (ع)را در حالى به حضور حضرت رسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله شرفياب شد كه به درد چشم دچار بود، رسول خدا(ص) آب دهان مبارك را بر چشم حضرت على (ع) ماليد، ديدگانش شفا يافت و پرچم اسلام را كه ياد بود نصرت الهى بود، به دست او سپرد و از بركت وجود حضرت على (ع)، فتح و پيروزى نصيب اسلام شد .
هنگامى كه آيه مباهله ( فقل تعالوا ندع ابناءنا و ابناءکم... آل عمران / 61 ) نازل شد، رسول خدا (ص)، حضرت على (ع) و حضرت فاطمه و امام حسن و امام حسين عليهم السّلام را به حضور طلبيد و فرمود : پروردگارا ! اينان اهل بيت من هستند.
2) حدثنا عبدالله بن جعفر، ثنا یوسف بن حبیب، ثنا ابو داوود، ثنا جعفر بن سلیمان، ثنا یزید الرشک، و حدثنا محمد ابن احمد بن حمدان، ثنا الحسن بن سفیان، ثنا عبدالسلام بن عمر و بشر بن هلال، قالا: ثنا جعفر بن سلیمان، ثنا یزید الرشک، عن مطرف عن عمران بن حصین، قال: قال رسول الله صلی الله علیه و سلم «انّ علیا منی و انا منه و هو ولی کل مومن» لفظهما سوا. [3]
حمران ابن حصین از رسول خدا روایت کرده که رسول خدافرمود: علی(ع) از من است و من از علی استم و علی ولی (دوست) هر مومن است.
3) حدثنا ابو عبدالرحمن عبدالله بن احمد بن حنبل قال: حدثنی ابی رحمه الله، حدثنا وکیع، قد حدثنا الاعمش، عن سعد بن عبیده عن ابن بریده عن ابیه قال: قال رسول الله صلی الله علیه و سلم «من کنت ولیه فعلی و لیه». [4]
ابن بریده از پدرش روایت کرده که رسول خدا فرمود: هر که را که من دوست او بودم علی(ع) دوست آن است.
4) حدثنا محمد بن موسی الواسطی قال: حدثنا المعلی بن عبد الرحمن قال: حدثنا ابن ابی قال: قال رسول الله صلی الله علیه و سلم: «الحسن و الحسین سیدا و شباب اهل الجنة، و ابوهما خیر منهما» [5]
ابن عمر از رسول خدا روایت کرده که فرمود: حسن و حسین(ع) بزرگ جوانان اهل بهشتند و پدرش بهتر از آن دو هست.
5) سمعت القاضي أبا الحسن علي بن الحسن الجراحي، و أبا الحسين محمد بن المظفر الحافظ، يقولان: سمعنا أبا حامد محمد بن هارون الحضرمي يقول: سمعت محمد بن منصور الطوسي يقول: سمعت أحمد بن حنبل يقول: « ما جاء لأحد من أصحاب رسول الله صلى الله عليه و سلم من الفضائل، ما جاء لعلي بن أبي طالب رضي الله عنه»[6] .
محمد بن منصور طوسی می گوید از احمد ابن حنبل شنیدم که می گفت: فضیلت های که در باره علی (ع) آمده برای هیچ یک از اصحاب رسول خدا نیامده.
6) حدثنا سفیان بن وکیع، حدثنا ابی عن اسرائیل و حدثنا محمد ابن اسماعیل حدثنا عبیدالله بن موسی عن اسرائیل بن اسحاق عن البراء بن عازب: ان النبی صلی الله علیه و سلم قال لعلی بن ابی طالب: انت منی و انا منک [7].
براء ابن عازب از رسول خدا روایت کرده که رسول خدا برای علی فرمود: تواز من استی و من از تو استم.
7) و قال (ص) مشيرا إلى علي: «أن هذا أول من آمن بي و هو أول من يصافحني يوم القيامة و هو الصديق الأكبر و هذا فاروق هذه الأمة يفرق بين الحق و الباطل و هذا يعسوب الدين». [8]
و رسول خدا (ع) در حالیکه به سوی علی (ع) اشاره می کرد فرمود: علی اولین کسی است که به من ایمان آورده او اولین کسی است که در روز قیامت با من مصافحه می کند و او صدیق اکبر و فاروق این امت است بین حق و باطل فرق می گذارد و او یعسوب الدین است.
7) أخبرني محمد بن وهب قال حدثنا مسكين قال حدثنا شعبة عن أبي بلج عن عمرو بن ميمون عن بن عباس و أبو بلج هو يحيى بن أبي سليمان قال: امر رسول الله صلى الله عليه و سلم بسد أبواب المسجد فسدت إلا باب علي.[9]
یحیی ابن سلیمان روایت کرده که رسول خدا (ع) به مسدود کردن دروازه های مسجد امر کرد، که همه دروازه های که از اصحاب طرف مسجد بود مسدود کرد مگر دروازه خانه امام علی(ع) را.
 


منابع و مآخذ:
[1] مطهری، مرتضی-جاذبه و دافعه علی(ع) ص23 انشارات صدرا ،1368   
[2]  القشيري النيسابوري ابو الحسين مسلم بن الحجاج ،صحیح مسلم جزء 7 ص120 دار إحياء التراث العربي بيروت
[3] الأصبهاني أبو نعيم أحمد بن عبد الله -فضائل الخلفاء الأربعة دار البخاري: المدينة المنورة ج1ص40
 
[4] أحمد بن حنبل، أبو عبد الله فضائل الصحابة ج2 ص 563 مؤسسة الرسالة – بيروت 1403   -1983
 
[5] ابن ماجة، أبو عبد الله محمد بن يزيد القزويني، سنن ابن ماجه ج1ص،  79 دارالکتب العلمیه-بیروت لبنان 1998 م 1419- هـ
 
[6] حاكم النيسابوري، محمد بن عبدالله-المستدرك على الصحيحين للحاكم ج3 ص116 دار الكتب العلمية بيروت 1411 1990
[7] ترمذی، ابی عیسی محمد بن عیسی-الجامع الصحیح (سنن الترمذی)ج4 ص 473 دارالکتب العلمیه-بیروت لبنان2000م     
 
[8]  أبو عبد الله، أحمد بن حنبل-مسند احمد, ج5, ص26عالم الكتب - بيروت 1419هـ ـ 1998 م
 
[9] النسائي ،أبو عبد الرحمن أحمد بن شعيب بن علي الخراساني،-سنن النسایی جزء5 ص119مكتبة المطبوعات الإسلامية حلب 1406 - 1986