۱۰/۲۱/۱۳۹۴

راهکارهایی برای کاهش خشونت علیه زنان

اشاره:   ىر سيمينار سه روزه ی كه از طرف موسسه ی GSSP  در موضوع محو خشونت علیه زنان در کابل برگزار شده بود که تاکیدات بیشتر روی تطبیق قانون منع خشونت علیه زن بود، که به نظر من نه می تواند وضع قانون منع خشونت علیه زن کارساز باشد چه رسد به تطبیق آن؛ و چند راهکاری که به ذهنم رسید و یادداشت کردم.

درآمد
زنان آسیب پذیر ترین قشرِ جامعه ی انسانی است، باید پذیرفت که در سرتاسر دنیا، زنان در معرض آسیب های جدی مواجه بودند، قصه های پرغصه ی از این دست هر ساله از طرف سازمان های رسمی بین المللی نشر و پخش می گردد؛ خطاست اگر بگوییم که خشونت تنها در جوامع سنتی رایج است، خشونت هایی که در جهان مدرن و پسامدرن در متن تکنالوژی رخ می دهد، در ذهن و روان مردم سنتی خطور نه می کند، خشونت هایی که الی الابد زمینه را برای بانوان فراهم می کند... در کشور افغانستان، خشونت ها و آسیب ها علیه بانوان با این محیط بسته ی که وجود دارد یک امر طبیعی و عادی هست، اکثر بدرفتاری ها و خشونت ها ناشی از سنتی بودن، بی سوادی و رسم و رواج هایی غلط است.
راهکارها
1.       تغییر نوع نگاه مردان
نگاه جامعه ی مردانه نسبت به زن یک نگاه غیر انسانی است؛ دیدِ مردان در باره ی زنان دید جنسی و ابزاری است و این نوع نگاه زن را وسیله ی برای اطفاء مردان شهوت پرست می سازد؛ این نوع نگاه و دید، در سراسر جهان نسبت به زنان وجود دارد که به همین علت اکثر تجاوزهای جنسی و انواع فحشا در هر کشوری وجود دارد چون هنوز باوری جهانی برای مردان پیدا نه شده که زن به عنوان یک انسان قابل احترام است، زن وسیله و ابزاری اشباع غرایز مردان شهوت پرست نیست... و او موجودی است که قابل ترحم است...
2.      تغییر رسم و رواج
رسم و رواج یا همان قواعد حاکم بر یک محل خاص، نظر به گذر زمان باید تغییر بکند و همزمان با گذشت اعصار و قرون، رسم و رواج ها باید تغییر یابد... در جوامع سنتی مثل افغانستان، خصوصا در روستاها، اکثریت رسم و رواج های بی معنی از قرن ها قبل حاکم شده و فعلا در زمان حال نه می تواند به عنوان یک عرف پسندیده جوابگوی نیازها باشد... برخی از خشونت هایی که علیه بانوان اعمال می گردد ناشی از همان رسم و روج هاست که متاسفانه هیچ اراده ی برای تغییر آن از طرف سران قبایل وجود ندارد، خرید و فروش دختر، بد دادن و ازدواج های اجباری و...  در عصرمدرن و پسامدرن وقت آن رسیده که رواج ها باید مطابق نیازهای عصر نهادینه شود؛ هر نسلی باید رسم و رواج نیاکان شان تغییر دهند و این کار سبب می شود که خواسته ها مطابق نیاز زمانه باشد و کدام مشکلی بزرگی به وجود نه می آید، به عنوان مثال در زمان قدیم غیرت افغانی برای بانوان اجازه ی تعلیم و تحصیل را نه می داد و هیچ دختری حق نداشت که به مکتب و مدرسه درس بخواند... حالا که روزگاری آمده که زمینه ها از هرجهت فراهم شده و هیچ دلیلی وجود ندارد که به موجب رسم نیاکان شان، جگرگوشه های شان را از تعلیم بازدارند... یا در گذشته ها دختر حق انتخاب شوهر نداشت و رضایتی دختر مد نظر گرفته نه می شد ولی این زمان با آن زمان تفاوت زمینی و آسمانی دارد؛ بنابراین اگر خواسته ها مطابق مقتضیات عصر صورت گیرد خشونت علیه بانوان کمتر خواهد شد.
3.       ایجاد فضای سالم
برای بانوان حق کار داده شده، سهم گیری زنان در مسایل سیاسی و اجتماعی غیر قابل انکار است، اما فضا و زمینه برای بانوان امن نیست، در ادارات دولتی و غیر دولتی فضای سالمی وجود ندارد؛ کدام خانواده جرات می تواند که در چنین قضاهایی آلوده دختران و زنان شان را برای کار کردن بفرستند، بدیهی است که شریعت و فقه اسلامی نیز وارد شدن در چنین فضایی را حرام می داند؛ خشونتی بالاتر از تعرض به یک ناموسی مسلمان وجود ندارد...
4.       آگاهی دهی و اطلاع رسانی
جهالت و نادانی و بی سوادی به عنوان یک عامل عمده برای خلق خشونت علیه بانوان است، مردانِ که خودشان را مالک و صاحب زن و فرزندش می داند و می تواند هر گونه ظلم وستمی در حق اینها روا دارد و به زعم خودش، او یک حاکم مطلق در خانواه اش هست... اگر به طور درست حقوق انسانی و اسلامی زنان برای خانواده ها رسانیده شود کمکی بزرگی برای کاهش خشونت است، گام بلندی برای رهایی از قید و بندهایی سختی است که در جوامع بسته وجود دارد...
5.      وضع قانون راه حل نیست
قانون منع خشونت علیه زن در افغانستان نه می تواند برای کاهش خشونت علیه زن کارساز باشد، چون مقابله ی خشونت با خشونت هیچ گاهی برآیندی مثبتی ندارد، شوهری که  با اندک سیلی که به زنش بزند و محکوم به حبس قصیر (سه ماه و کمتر وبیشتر) شود، آن خانواده هیچ گاهی قابل ترمیم نیست... راه حل همان که ما چند مورد را گفتیم که باید علاج واقعه قبل از وقوع کنیم و بعد از وقوع نیز برای سلامتی خانواده ها کوشش برآن باشد که ارگان های عدلی و قضایی نگذارد خانواده ها دچار گسست شوند.
جرایم سنگین که علیه زنان صورت می گیرد مطابق قانون جزا مجازات شوند و در جرایم اندک نیازی برای حبس و جریمه وجود ندارد چون به جای این که اصلاح گر باشد تخریب گر است و موجب عقده مندی هایی فامیلی می گردد.