۱۲/۲۱/۱۳۹۲

راهکار هایی برای جلوگیری از خشونت علیه زن در جامعه افغانستانی:



در آمد:
جامعه ای افغانستان از نگاه باور و اعتقاد پیرو دین اسلام هستند، آموزه های دین مبین اسلام حکم می کند که از نگاه خلقت و آفرینش بین زن و مرد فرقی نیست، از این نگاه همه زنان و مردان با هم مساوی و برابر هستند، از نگاه مسایل اجتماعی و سیاسی برای اشتراک زنان در این گونه موارد مانعی وجود ندارد، زنان می توانند در عرصه های مختلفت سیاسی و اجتماعی با مردان رقابت کنند، اما در جامعه افغانستانی آن چه که از هم تفکیک نه شده سنت شرعی و قبیلوی هست، گروهی سنت ها و رسم و رواج های نا پسند شان را به نام اسلام بالای زنان تطبیق می کنند، زنان را بیرون از منزل اجازه نه می دهند، آن را به غیرت اسلامی و افغانی نسبت می دهند، در چنین اجتماعی، فعالیت های زنان دست خوش آسیب های فراوانی خوهد شد، ولی این سنت نا میمون کم کم از بین می رود، بانوان به مرور زمان زنان با حفظ ارزش های اسلامی و ملی به مقام بالای سیاسی و اجتماعی  خواهند رسید، ولی این امر در صورتی قابل تطبیق است که فعالیت زنان در چارچوب ارزش ها و هنجار های موجود در جامعه اسلامی صورت گیرد، پیروی از الگوهای غرب و عیار ساختن مطابق تمدن غربی نه با عرف اسلامی برابر است نه با عرف ملی ما چنان که فعالیت زنان در عصر اشغال ارتش سرخ در سایه ارزش های کمونیستی صورت گرفت که نه توانست این گونه فعالیت ها جای پایی در جامعه آن روز پیدا کند و بالاخره به واکنش و خیزش مردمی علیه رژیم شوروی منجر شد... بنا بر این زنان در جامعه اسلامی در همه عرصه ها می توانند کار کنند، ولی به شرط که مطابق اصول اسلامی و روش های مندرج در دین اسلام حرکت کنند که این گونه حرکت ها هم زود تر در اجتماع جا می افتد، هم کار ساز است، آن چه که واقعیت است این است که کمیسیون پر مصرف به نام حقوق بشر در دوره ای پس از طالبان ایجاد شد و به شدت هم فعالیت می کرد و به این فعالیت ها که به نام حقوق بشر در ظاهر است ادامه می دهد، ولی هیچ دست آوردی نه داشته، باز هر سال اعلامیه صادر می کنند که آمار خشونت قوس صعودی خود را می پیماید، به خاطر که فعالان این کمیسیون با حفظ ارزش های اسلامی حرکت نه کرده اند، اصول و پرنسیپ های اسلامی که اول آن حفظ حجاب است، متاسفانه که در این فعالان حقوق بشر و حقوق زن دیده نه شده، وقت که ارزش ها زیر پا قرار گرفت آن هم در جامعه افغانستان آن زمان هر تبلیغ که باشد اصلا تاثیری نه خواهد داشت؛ در این نوشتار کوتاه ما راهکارهای مشخصی را در باره جلوگیری از خشونت علیه زنان ترسیم کرده ایم که از نظر خوانندگان می گذرد:
راهکار ها :
الف) رشد آگاهی عامه از طریق عالمان دین: در اجتماع بسته و سنتی افغانستانی سطح آگاهی توده بسیار پایین است، اکثریت مردم، خصوصا در مناطق دور دست، از سواد، علم و دانش محروم هستند، طبیعی است که وقتی آگاهی نباشد، مرجعی نباشد که مردم را از حقوق و وجایب شان به خصوص در مورد زنان معلومات دهد، زمینه ای هر نوع خشونت فراهم است، ولی اگر یک پدر و یک برادر بداند که زنان هم می توانند در ادارات، در ریاست ها و ... خدمت کنند، [البته با حفظ ارزش های اسلامی] اطلاع داشته باشند که زنان مثل مردان می توانند از قوه ای خدا دادی خود برای هم نوعان خود استفاده کنند، در این صورت خشونت ها اگر کم نه شود حد اقل زیاد هم نه می شود، چون بیشتر این خشونت ها جهت مانع شدن زنان و دختران از مکاتب و ادارات دولتی واقع می شود که منجر به خود سوزی یا اذیت و آزار جسمی می گردد.
ب) تبیین جایگاه واقعی زن توسط سیمینارها و کانفرانس ها: از آن چه در جامعه سنتی و حتی مدرن به مشاهده رسیده، بیشتر اوقات استفاده ای ابزاری صورت گرفته، در جامعه افغانستان از زنان به این عنوان استفاده شده که در خانه باشند، تولید نسل کنند و... در جوامع مدرن هم به عنوان ابزار و کالاهای بازرگانی در آمده، این به معنی این است که جایگاه زن به عنوان یک انسان در جوامع تبیین نه شده، جنبش های حقوق زنان هم فقط شعار حقوق زن سر داده اند، کمیسیون مستقل حقوق بشر هم به همین شکل، ولی این شعار ها دردی را دوا نه کرده و نه خواهد کرد، جایگاه زن به عنوان یک انسان دارای حقوق و امتیازات باید از طرف دانشگاه ها و مراکز آکادمیک به مردم رسانده شود، تبعیض های جنسیتی در اجتماع، و تمام نابرابری ها باید به شکل علمی، علیه آن تبلیغ صورت گیرد، نقش زن در اجتماع، در سیاست و در اقتصاد از طرف همین مراکز تبیین گردد و به مردم رسانیده شود.
ج) تبلیغ ارزش های حقوق زن مطابق ارزش های اسلامی: در جامعه ای که اکثریت مطلق آن مسلمان و پیرو دین اسلام هستند، هر گونه فعالیت های غیر اسلامی و دینی جایگاهی ندارد، فعالیت فعالان حقوق زن باید مطابق ارزش های دین اسلام و با هنجار های موجود در جامعه منطبق باشد و گر نه این فعالیت ها ره به جایی نه می برد، به همین خاطر که در جامعه ما، محور همه چیز دین است، تبیین جایگاه زن و بررسی موضوعات حقوق زن باید در چارچوب دین اسلام صورت گیرد، نشر آموزه های دین اسلام در باره ای حقوق زن و حقوق بشر می تواند می تواند بهترین راه حل برای رسیدن زنان به حقوق حقه ای شان باشد.
ج) اشتغال زایی و از بین بردن بی کاری: بی کاری سر منشآ بسیاری از جرایم و جنایات است، در جوامع که زمنیه ای اشتغال برای جوانان نیست، انواع خشونت ها به خصوص خشونت علیه زنان به وقوع می پیوند، قسمی که در حادثه زنی به نام «ستاره» در ولایت هرات به مشاهده رسید... اگر جوانان مصروف اعاشه ای خانواده ای شان باشند، زمینه ای کار فراهم باشد خشونت های این چنینی رخ نه می دهد.
نتیجه: آن چه که در مورد زنان در طول تاریخ متاسفانه رخ داده افراط و تفریط بوده، در جوامع مدرن زنان به کالاهای تجارتی تبدیل شده، برای اطفاء غریزه جنسی، و برای به دست آوردن منافع کلان اقتصادی از زنان کار گرفته شده، این هم نوعی خشونت مدرن بالای بانوان است؛ در جوامع عقب مانده زنان آن قدر مقید و محصور ماندند که از زنان به عنوان تولید نسل، کار های خانه، و خدمت کار مردان استفاده شده، که این استفاده های ابزاری در واقع زنان را از جایگاه واقعی اش دور نگه داشته است، زن خودش انسان است و دارای اراده، خودش می تواند فرد موثر و فعال اجتماع انسانی باشد، اما این که زنان بتوانند جایگاه و مقام واقعی انسانی شان را به دست آورند نیازمند تلاش های پی گیرانه ای است که اولا ارزش های انسانی زن تعریف گردد، ارگان های علمی و تحقیقاتی زنان نقش زنان را در جامعه به خوبی ترسیم نمایند، ارزش ها و هنجار های بانوان برای عوام رسانده شود، مطابق به اصول و معیارهای پذیرفته شده هنجار سازی گردد تا که در جوامع سنتی و در جوامع مدرن، این ارزش ها نهادینه گردد، نه از زن به عنوان کالاهای تجارتی کار گرفته شود، نه برای استفاده های جنسی، بلکه مقام واقعی و انسانی زنان تثبیت شود. در جامعه ما وقتی بانوان می توانند از خشونت ها و اذیت ها در امان باشند که در سایه ارزش های اسلامی در اجتماع ظاهر شوند، با حفظ حجاب و شعایر دینی می تواند حقوق سیاسی و اجتماعی زنان تامین شود، در غیر آن در جوامع اسلامی این گونه فعالیت ها زود گذر و غیر قابل تطبیق خواهد بود.

هیچ نظری موجود نیست: